بررسی کتاب قانون توانگری از کاترین پاندر
کتاب قانون توانگری حدودا ۵۸سال پیش به چاپ رسید و جزو اولین کتابهایی بود که در مورد اهمیت افکار و اندیشههای افراد در مورد زندگیشان صحبت کرد. شاید اگر ۵۸سال پیش یعنی تقریبا سال ۱۳۴۱ یک نفر به شما یا پدر و مادرتان میگفت که اگر فکر کنی که ثروتمند هستی، حتما ثروتمند میشوی، به او میخندیدید، حتی شاید امروز هم اینطور باشد، اما حقیقت این است که افکار شما، قدرت شما در تغییر شرایط است.
در ابتدای کتاب قانون توانگری آمده است: «شما حق ندارید فقیر باشید، هیچکس نباید فقیر باشد. این وظیفه ماست که ثروتمند باشیم و برای انجام این وظیفه خداوند به ما قدرت تفکر داده است.» با این میکرومقاله از سبکتو همراه ما باشید تا کتاب قانون توانگری (The Dynamic Laws of Prosperity) از کاترین پاندر را بیشتر بررسی کنیم:
معرفی کتاب قانون توانگری
یکی از موضوعاتی که این کتاب را جذاب و البته کاربردی میکند، وجود داستانها و تجربههای زیادی ار افراد مختلف است که توانستند با قانون توانگری زندگیشان را تغییر دهند. البته شاید بتوان گفت که مهمترین داستان هم مربوط به خود نویسنده، کاترین است. زمانی که همسرش را از دست داده بود و با یک پسر بچه کوچک در بدترین دوران رکود اقتصادی برای زنده ماندن میجنگید.
آنقدر اوضاعش بد بود که در طول روز فقط پسرش را میتوانست سیر کند. دست به هر کاری میزد شکست میخورد، انگار که تمام جهان علیه او کار میکردند. کاترین دچار افسردگی شده بود اما میدانست هر طور که هست باید برای مخارج پسرش کاری کند. او متوجه شد که هر چه که هست از تفکر او میآید. او شکست میخورد چون همیشه به شکست فکر میکند، فقیر است چون همیشه از اینکه پول ندارد صحبت میکند.
او کمکم متوجه قانونی شد و بعد از آن فهمید که زندگیاش در حال تغییر است. قانون او کار کرده بود و در نتیجه کتاب قانون توانگری را نوشت.
فقر گناه است
در کتاب قانون توانگری کاترین میگوید، در برخی از سخنرانیهایش متوجه شد که مردم فکر میکنند دنبال ثروت بودن گناه است. برخی از آنها از اینکه دائم به خود بگویند من ثروتمند هستم یا برای پول بیشتر داشتن تلاش میکنم، احساس عذاب وجدان میگیرند. این موضوع برای کاترین شگفتانگیز بود. در کتاب قانون توانگری میخوانید که واقعیت دقیقا برعکس است و این فقیر بودن است که گناه است.
استفاده نکردن از نعمتهایی که خداوند داده، کودکان فقیری که در خیابانها هستند یا زندانیهایی که به خاطر فقر به جرمی مرتکب شدهاند، همگی نشان میدهند که فقر گناه است. پس چرا میخواهید فقیر باشید؟ شاید با خودتان بگویید «مگر دیوانهای؟ چه کسی میخواهد فقیر باشد؟» اما حقیقت این است که در عمق ذهن بسیاری از ما، خودمان را ثروتمند نمیبینیم و همیشه فکر میکنیم که پول کافی نداریم. کتاب قانون توانگری به شما یاد میدهد که چطور فکرتان را تغییر دهید.
کتاب قانون توانگری
در کتاب قانون توانگری شما در ۱۸فصل با قوانین اصلی توانگری آشنا میشوید. در هر فصل علاوهبر توضیحات کامل در مورد آن قانون، مثالهایی از افرادی در دنیای واقعی میخوانید که با استفاده از آن قوانین توانستهاند به چیزهایی که میخواستند برسند و احتملا میتوانید با برخی از آنها احساس نزدیکی کنید.
قوانینی از جمله اعتمادبهنفس، بخشش، خلاء، پشتکار و استقلال مالی. همه این قوانین مجموعهای از اصول توانگری برای شما ایجاد میکنند که با استفاده از آنها میتوانید به خواستههای خود به خصوص خواستههای مالیتان برسید و از زندگی که دائم در نگرانی باشد دوری کنید.
کاترین پاندر
کاترین پاندر، نویسنده کتاب قانون توانگری یک روحانی است. شاید عجیب باشد که او به عنوان یک روحانی در کلیسا کتابی در مورد ارزش پول و ثروتمند شدن بنویسد اما زمانی جالبتر میشود که بدانید او مردم را هم به کسب مال دعوت میکند. کاترین باور دارد که در کتابهای مقدس هیچ کجا گفته نشده که شما باید فقیر باشید و همه ثروت خود را از دست بدهید، بلکه گفته شده برای به دست آوردن پول تلاش کنید و از فکرتان استفاده کنید و از مالی که بدست میآورید به دیگران هم ببخشید.
و مهمتر از همه اینکه به ثروت خود وابسته نباشید. کاترین زندگی بسیار سختی داشته و با استفاده از قانون توانگری توانسته ذهن خودش را تغییر دهد و بعد از آن زندگیاش به کلی تغییر کند.
در ابتدای کتاب قانون توانگری کاترین داستانی از یک تاجر میگوید، تاجری که هر وقت کسی از او میپرسید اوضاع کسبوکار چگونه است؟ او پاسخ میداد: «عالی است. از آسمان طلا میبارد.» و انگار واقعا هم برای او همانطور بود. با هر فردی که میخواست معامله میکرد و از هر معاملهای سود زیادی کسب میکرد.
در حالی که برخی از تجار به خاطر رکود کارشان شکایت داشتند، اوضاع او هر روز بهتر میشد و مردم میگفتند که او دست به هر چیزی بزند طلا میشود. حالا از خودتان بپرسید اوضاع شما چطور است؟ از آسمان برایتان طلا میبارد؟
اگر جذب این کتاب شدید پیشنهاد میکنم نسخه چاپی آن را با ترجمه گیتی خوشدل از دیجیکالا تهیه کنید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه