کتاب زنان کوچک داستانی جذاب از ادبیات عاشقانه کلاسیک
کتاب زنان کوچک یکی از معروفترین و جذابترین رمانهای دنیا است. معمولا رمان دربرگیرنده داستانی است که خواه واقعی باشد یا خیالی، توسط نویسنده و شخصیتهای داستان برای خواننده روایت میشود. به همین خاطر از جذابیت بسیار زیادی برخوردار است و بسیاری از افراد را به کتابخوانی جذب کرده است. اما همه رمانها تنها روای یک قصه و داستان نیستند بلکه بسیاری از آنها مانند کتاب زنان کوچک حاوی درسهایی هستند که در دل خود نهفته دارند و با خواندن کتاب توسط خواننده در ذهن او جای میگیرند.
کتاب زنان کوچک رمانی است از نویسنده آمریکایی به نام لوئیزا می آلکوت که در دو جلد در اواخر دهه ۶۰ میلادی به چاپ رسیده است. این کتاب با گذشت حدود ۱۵۰ سال از اولین چاپ خود، همچنان در بین مردم محبوب است و جزو یکی از انتخابهای اصلی علاقمندان به کتاب و رمان است. در جدیدترین نظرسنجیهای انجام شده کتاب زنان کوچک جزو ۱۰ داستان محبوب در آمریکاست. با این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید تا کتاب زنان کوچک را با هم بررسی کنیم و خلاصهای از داستان آن را بخوانیم.
کتاب زنان کوچک در مورد چیست
کتاب زنان کوچک داستانی است درمورد زندگی ۴ خواهر که خواننده را با دوران نوجوانی و جوانی این ۴ خواهر همراه میکند. داستان به قدری جذاب و واقعی است که با اینکه همزمان ۴ داستان متفاوت میخوانید، اما چنان درگیر آن میشوید که هیچ جای گیجی برایتان نمیگذارد. زبان کتاب بسیار ساده و روان است و همین باعث جذابتر شدن آن شده است.
داستان این کتاب به طور شگفتانگیزی روایتگر بافت دخترانه فرهنگ آمریکاست که شاید تا سالهای سال جای خود را به کتاب یا داستان دیگری ندهد. داستان کتاب زنان کوچک شیرین، موعظهگر و کاملا سنتی است. در این کتاب مادر خانواده مدام دختران خود را صدا زده و با آنها به صحبت میپردازد و پندهای مهمی به آنها میدهد. آنها را توصیه به دوری از گناه میکند و برای انجام کارهای خوب و شایسته مورد تشویق قرار میدهد.
هدف لوئیزا می آلکوت از نوشتن کتاب زنان کوچک، خلق یک اثر هنری نبود، بلکه او این کتاب را برای تامین مخارج اولیه زندگیاش نوشته بود. مسئله غیرقابل انکار در مورد این کتاب این است که در برقراری ارتباط با نسلهای مختلف خوانندگان بسیار موفق بوده است. این موفقیت را شاید بتوان به درسهای خوبی که در داستان این کتاب وجود دارد نسبت داد. در کل داستان کتاب زنان کوچک حتما بینقص نیست اما خواننده میتواند درسهایی را از خواندن این کتاب یاد بگیرد که به کار و زندگی امروزش نیز میآید.
خلاصه داستان کتاب زنان کوچک
چهار خواهر به نامهای مارگارت (مگ) که ۱۶ سال سن دارد به همراه جوزفین (جو) با ۱۵ سال سن، الیزابت (بت) ۱۳ ساله و ایمی که ۱۲ سال دارد در خانوادهای به نام مارچ به همراه مادرشان، خانم مارچ، در حال سپری کردن زندگی خود هستند.
آنها یک خانواده ثروتمند با زندگی اشرافی بودند اما پدر خانواده در یک سرمایهگذاری تمام دارای خود و خانواده را از دست داد و بعد از آن در دوران جنگ سرد به جبهههای جنگ اعزام شد. ورشکستگی پدر باعث ایجاد مشکل شدید مالی برای خانواده شد تا حدی که روی روابط گرم و صمیمی خانواده تاثیر گذاشت.
تحمل این شرایط مالی و فقر برای مارگارت که فرزند بزرگ خانواده است از همه سختتر است چون بهتر از بقیه زمان پولدار بودن خانواده را به خاطر دارد. مارگارت معلم سرخانه است و به ثروت و زندگی اشرافی اهمیت زیادی میدهد. جو، شخصیت محوری و دختر دوم خانواده دختری است مغرور، جسور، پایبند اصول و وفادار. او به نوشتن و ماجراجویی علاقه زیادی دارد و به خاطر اینکه خودش را درگیر محدودیتهای تعریف شده برای زنان نکند، معمولا با ظاهری پسرانه دیده میشود. جوزفین هم نزد عمه مارچ (عمه پدرش) کار میکند.
الیزابت، دختر سوم خانواده، دختری بسیار مهربان و دلسوز است که در کارهای خانه به خدمتکارشان هانا کمک میکند و مشغول درس خواندن هم هست. الیزابت به حدی خجالتی است که نمیتواند به مدرسه برود و به همین خاطر در خانه درس میخواند. ایمی دختر کوچک خانواده که زیباترین دختر خانواده هم است، مغرور است و استعداد زیادی در نقاشی کشیدن دارد. او برای رسیدن به هر چیزی که بخواهد تلاش میکند و در نهایت هم آن را بدست میآورد. برای درس خواندن به مدرسه میرود اما اتفاقی میافتد که او نیز تصمیم میگیرد در خانه درس بخواند.
در بیان خلاصهای از کتاب زنان کوچک میتوان گفت که داستان زندگی این ۴ خواهر و تمام فراز و نشیبهایی است که در زندگی شخصی و عاطفی با آن روبرو میشوند و روابطی که با هم در ورای مشکلات برقرار میکنند. هر خواهر یک طرز تفکر متفاوت دارد و مسیر متفاوتی هم در زندگی طی میکند.
درسهای کتاب
همانطور که در خلاصهای از کتاب زنان کوچک گفته شد این کتاب رمان، در دل داستان ساده و روان خود، درسهای بسیار خوبی برای زندگی امروز به خواننده میآموزد. از جمله آنها میتوان به این موارد اشاره کرد:
• مهم نیست چقدر سخت است، سعی کن ببخشی
• تسلیم حسادت نشو؛ همیشه کسی خواهد بود که بیشتر از تو داشته باشد و حسادت تو را برانگیزد.
• بخشش از گرفتن، لذتبخشتر است.
• به جای توجه به ظواهر، به باطن انسانها توجه کن.
• تشخیص بده در چه کاری خوب هستی و آن را ادامه بده و هرگز رها نکن.
• همه، حتی افراد کم سن و سال، باید یاد بگیرند و بدانند چطور به خود متکی باشند.
• اجازه نده ملاقات با افراد جدید به ترس و وسواس تبدیل شود.
• عشق شگفتانگیز است.
• در ازدواج، سازگاری مهمتر از عشق و علاقه اولیه است و باعث دوام زندگی میشود.
دیدگاه ها
1 دیدگاه
عالی
ارسال دیدگاه