۹ قدم برای اینکه کمتر از خودتان متنفر باشید! – قسمت اول
متنفر باشیم؟؟؟ از خودمان؟؟ حتما با خودتان فکر میکنید: «که یا اشتباه نوشتاری است یا نویسنده دیوانه شده است. برای چه من باید از خودم متنفر باشم؟ اصلا تو کی هستی که این حرف را به من میزنی؟ من عاشق خودمم، تو چی میدونی؟» قبول دارم که تیتر عجیبی است اما بیایید واقعاً با خودمان صادق باشیم، همه ما گاهی از خودمان بدمان میآید. در این میکرومقاله میخوانیم که چطور میزان این تنفر را کم کنیم و آن را کنترل کنیم تا به بقیه قسمتهای زندگیمان لطمه نزد، پس با سبکتو همراه باشید:
تنفر از خود، بخشی از وضعیت طبیعی انسان است. اینکه از خودتان بدتان میآید یا از جنبههای ناخوشایند خودتان خجالت میکشید، هیچ ایرادی ندارد. همه همینطور هستند. هر کسی باید از گوشه تاریک و ژرفی از وجودش متنفر باشد.
همه ما رویاهایی داریم که به واقعیت در نیامدهاند، ایدهآلهایی که به آنها نرسیدهایم، کارهایی که آرزو میکنیم انجام داده بودیم یا چیزهایی که دوست داشتیم متفاوت باشند، و اینها باعث میشود تا از خودمان احساس نفرت پیدا کنیم و با گذشت زمان تبدیل به فردی افسرده شویم. برخی نمیتوانند مقابله با چیزهایی که دوست ندارند را تحمل کنند و در طول زندگی خودشان را به خواب میزنند، هرگز تصمیم جدی نمیگیرند، از دیگران پیروی میکنند و از کارهای سخت یا درگیری پرهیز میکنند. برخی هم در چنین شرایطی خودشان را با اشیاء، وسواس یا چیزی که ذهن را منحرف کند، مشغول میکنند.
در حالی که هدف خلاص شدن از این تنفر نیست، چون تنها راهحل برای آن، از بین بردن آگاهی و هوشیاری و یا روانی شدن است؛ و ما این را نمی خواهیم. راه حل این است که با آگاهی از تنفرمان آن را به حداقل برسانیم و سپس یاد بگیریم که آن را قالب زده، شکل داده و کنترل کنیم. هدف مدیریت سرخوردگیهایمان است تا نتوانند ما را مدیریت کنند.
در این ۹ گام سعی میکنیم تا کمتر از خودمان متنفر باشیم و تنفرمان را بهتر مدیریت کنیم. زیرا در غیر این صورت به یک دیوانه افسرده تبدیل میشویم.
قدم ۱: نه گفتن را یاد بگیرید
هر چقدر بیشتر از خودتان متنفر باشید بیشتر سعی میکنید آدمهای اطرافتان را خوشحال کنید. اگر فکر کنید که بیارزش هستید، برای نظر دیگران ارزش زیادی قائل میشوید و ناخودآگاه تمام تلاشتان را صرف این میکنید که آنها را مجاب کنید که شما آدمی که فکر میکنید، نیستید.
این روزها کلمه «بله» خیلی متداول است اما من میخواهم اقتدار نه گفتن را برگردانم. نه گفتن فوقالعاده است؛ اگر بدانید کی و چطور آن را بکار ببرید. شما به انجام کارهای بیمعنی و بیاهمیت نه میگویید. به افرادی که از حد خودشان تجاوز کردهاند و تقاضای توجه و زمان ناعادلانه دارند نه میگویید. نه میگویید تا جایگاهتان و چیزهایی که در روابطتان تحمل نمیکنید را، برای دیگران روشن کنید.
البته این کار دشواری است. زیرا توانایی گفتن یک نه سالم نیازمند احترام و توجه به خودتان است. اما نه گفتن به افراد و چیزهایی که به زندگیتان آسیب میرسانند، اولین گام برای یادگیری دوست داشتن و احترام به خود است.
همچنین کمکم یاد میگیرید به خودتان هم نه بگویید تا خودتان را کنترل کرده و یادآوری کنید که همه چیز را نمیدانید و حداقل نیمی از اوقات نمیدانید درباره چه صحبت میکنید. این مهارت بسیار دست کم گرفته شده و در دوره «همه چیز را به من بده» گم شده است.
قدم ۲: دست از لوس کردن خودتان بردارید
دست از عادتهای سطحی و لذتبخش همیشگی بردارید. خواه این عادتها خوردن غذای زیاد یا بیدار ماندن تا ساعت ۴ صبح و رکورد زدن در بازی باشد، یا دروغ گفتن به دوستان درباره کارهایی که هفته گذشته انجام دادهاید. همه این کارها بیاهمیت هستند و بیمعنا بودنشان در نهایت شما را نابود میکند.
شما هر روز انرژی زیادی دارید که میتوانید از آنها برای رسیدن به اهدافتان استفاده کنید، پس چرا آن صرف انجام کارهای بیهوده یا عادتهای اشتباه میکنید؟ یک بچه کوچک را تصرف کنید که بسیار زیباست و شما باید ۲ساعت از او نگهداری کنید، حالا اگر او یک بچه لوس باشد که روی چیزهای بیاهمیت اصرار میکند و با رفتارهای نامناسب بخواهد به خواسته نه چندان مهمش برسد، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا میتوانید او را برای ۲ساعت تحمل کنید؟ البته که نه. این دقیقا برخورد خودتان با خودتان است.
کمکم تحمل خودتان سخت میشود و احساس بدی نسبت به خودتان پیدا میکنید. در حالی که اگر نه گفتن به خودتان را بلد باشید و لوس کردنهای بی مورد را کنترل کنید از انرژی فوقالعادهتان به بهترین شکل استفاده خواهید کرد.
در قسمت دوم این میکرومقاله به سایر قدمها میپردازیم…
دیدگاه ها
24 دیدگاه
مطالب سایت بسیار عالی و کاربردی هستند. خیلی خیلی ممنونم. برایتان آرزوی موفقیت دارم.
از روز تولدم متنفرم
از شب یلدا یا روز هایی که دور هم جمع میشن بدم میاد
سلام
بسیار ساده دل و بدون آینده نگری هستم.
20 سال کار عالی پر درآمد و شاد داشتم ولی نه فکر پس انداز بودم و نه فکر ماشین خریدن یا خونه خریدن یا … همه رو خرج میکردم و حتی برای افزایش حقوق یکبار هم به اتاق رئیس نرفتم در حالیکه خودم سرپرست یک واحد اجرایی صداگذاری و آهنگسازی بودم!!!!!
خیلی هست که بگم.
از تک تک سلول های بدنم از وجودن از قیافم و…. بدم میاد…حتی نمیدونم دلیل این نفرت چیه
از خودم از ظاهرم از اخلاقام از برخوردم با دیگران از همه چیزایی ک مربوط بمنه به طور کامل متنفرم و اگه بخام صادق باشم این مقاله هم موثر نبود😐
ازقيافم ازقدم از وزنم از خلقتم ازهمه چيم متنفرم
ازتمام ادم هايي كه ازمن سرتر هستن متنفرم
ازشوهرم متنفرم
ازخانواده خودم وهمسرم متنفرم
از هرچيزي ك وجود داره متنفرم وهيچي راضي نميكنه منو
از خودم متنفرم من هیچ چیزی ندارم نه قیافه و نه هوش و استعداد هیچی اصلا دلم میخواد بمیرم کاشکی میشد خودکشی کنی اما حیف که گناهه واقعا این دنیا فقط واسه ی بعضی از آدماس اصن ما که به درد این دنیا نمیخوریم چرا باید زنده باشیم
دمت گرم حرف دل منو زدی اخه یکی مثل من که همه مسخرم میکنن و بهم میگن عقب مونده چرا باید زنده بودم این مقاله هم اصلا به دردم نخورد
من از خودم قدم و خیلی خیلی از قیافم بدم میاد من یک بی عرضه که زنده س تا مسخرش کنن از خودم خیلی بدم میاد یک انسان زشت قد کوتاه بی عرضه کاش هیچوقت به دنیا نمیومدم. از مدرسه تا الان همش برام عذاب بود یک روز خوش بدون آزار و اذیت ندیدم همه مسخرم میکنن اخه اینم شد کار و بار درسم نمیخونم همه معلما بهم بد میگن عرضه کارم ندارم آرزوی ی دوست به دلم مونده خیلی هست که بگم ولی من از خودم خیلی خیلی بدم میاد امید وارم شمام مثل من نباید ی احمق زشت.
منم مثل شما دوستان ،همین حس ،حالا کمتر ،بیشتر ،با خوندن پیامای شما آروم شدم ،خودم گرفت و حالم بهتره،از هر کدوم ازشما دوستان اگه کوچکترین داشتتون گرفته بشه نظرتون عوض میشه ،خواهش میکنم کارتون رو با ارزش های اسلامی کاملتر کنید ممنون
تنفر احساس طبیعی هستش البته احساس و امر درستی نیست اما راه حل های خوب و کار بردی میتواند کمک بزرگی برای از بین برن این کار بکند از کمک ها و مقالات شما ممنونم
حالم از خودم به هم میخوره..کلا پکیج زشتی و مزخرفی ام..هزار تا عیب که دارم هیچ..حتی پول بهتر کردنشونم ندارم..هر کاری شروع کردم نصفه ولش کردم..به درد مردن میخورم فقط
از زندگی متنفرم
من خیلی از خودم متنفرم با ۱۸ سال سن هیچ چیزه خاصی ندارم نه قیافه نه هیکل نه اخلاق حتی تو یه رشته ورزشی استعداد جزئی هم ندارم دله خانوادموخیلی شکوندم و وقتی اونارو میبینم بیشتر از خودم بدم میاد ولی وقتی یه کارو خوب انجام بدی این حس کمتر میشه و خیلی تلاش کردم درست بشه ولی نشد ولی بازم چیزایه دیگه رو میخوام امتحان کنم امیدوارم یکیش یه جایی به دردم بخورم و اوکی شه همه چی
از خودم متنفرم از روز تولدم ، از برخوردم با دیگران ، از بی حوصله بودنم ، از شوتیم و…..
از تنهایی خوشم میاد از تاریکی خوشم میاد از دنیایی که توش هستم متنفرم از شب و روز بدم میاد و دلم میخواد نه شب بشه و نه روز همیشه وقتی پدر مادرم خوابن من تا هفت صبح بیدارم و میخوابم تا پنج شش بعد از ظهر چون از روز متنفرم بدم میاد درس بخونم چون برام مهم نیست نه دلم میخواد خودکشی کنم نه دلم میخواد زندگی کنم من باعث ننگم از خدا گِله میکنم که منه بی مصرف چرا باید زنده باشم و برای چه زندگی کنم از شلوغی و روشنی لامپ و رنگ سفید خییییلی بددددددم میاد کسی هم نمی تونه منو تغییر بده در ضمن من توانایی نه گفتن ندارم چون حس میکنم طرفه مقابلم و ناراحت میکنم و بعصی از دوستانم بخاطر این موضوع ازم سو استفاده میکنند و هیییییچ دوستی ندارم هیییییچ روانپزشکی از پسه من بر نمیاد از قیافم بدم میاد از هیکلم بدم میاد در صورتی که اطرافیانم از اندامم خیلی خوششون میاد و میگن اندامی هستی ولی به نظرم نه بهم میگن صورت پر و گردی داری و چشمای درشت و زیبا اما از نظر خودمم هییییییچ و تو یه نفر زیبا و میبینم از تودم متنفر میشم این همه حرف زدم اما هنوز نتونستم حسمو بیان کنم وقتی هم این کرونا لعنتی اومد همه چیزم و که نداشتم هم ازم گرفت هم داییم هم مادربزرگم من یک بدشانس به درد نخوره اضافی هستم که شانسی به دنیا اومدم هییییچ کسی نمیتونه این حاله منو خوب کنه 😏🥱😓
منم از خودم خیلی بدم میاد یه آدم زشت چاق که همه مسخرش میکنن از خودم خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بدم میاد😭😭😭
متنفرم ازخودم از قیافم از وجودم از زندگیم از دوستام حتی از شهری ک توش زندگی میکنم:)حس میکنم همه چی من بهم ریختس هیشوقتم نمیرن سرجاش هرکاریم کنم همونجوری بهم ریخته میمونن نمیتونم از خودم راضی باشم بقیرو میتونم اروم کنم ولی خودمو نه یروز خوشحالم یروز حالم بده ارزوی زیادی نداشتم فقط میخواستم انقد خوب باشم ولی ظاهرن نتونستم و ادمای خیلی خیلی خیلی بهتر از من بودن و من لیاقت هیچیو نداشتم 🙂
منم از همچین روزایی که مجبور باشیم دور هم جمع شیم متنفرم….از خودم متنفرم،از دوستام متنفرم،از دنیا متنفرم،از آدمها متنفرم،از سبک زندگیم متنفرم…..از همه چی متنفرم….😔
انقد که کامنتا تاثیر گذار بود مقاله نبود راستش فک میکردم فقط من اینجوری ام انقد از همه و خودم متنفرم که واقعا نمیدونم باید چیکار کنم دیگه دارم دیوونه میشم .
فقط کاش میشد یه راه ارتباطی چیزی وجود داشت با اینایی که کامنت گذاشتن یکم حرف میزدم.
من از قیافم بدم میاد من یک بی عرضه هستم و دست پاچلفتی من از خانواده خوشم میاد من دوست دارم یکی دیگه باشم از خودم متنفر یک چیز چاق زشت دوست دارم مرینت دوپینگ چنگ باشم همون کارتون ماجراجویی در پاریس میگم و دوست دادم مرینت و لیدی باگ باشم ولی نمی توانم
من از خودم متنفر نیستم از خودم بدم میاد
بیشتر از کار هایی که میکنم بدم میاد
وقتی گریه میکنم فوق العاده آروم میشم
همش دنبال یک تلنگر هستم که گریه کنم و آروم بشم
همش با خودم میگم که تنها کار خوبی که انجام دادم این بوده که به دنیا اومدن و باعث شدم مامان بابام برای اولین بار پدر مادر بشن
چون من بچه اولم
و یک مشکل فوق العاده که دارم اینه که هیچ کس رو ندارم برای درد دل
خیلی پر هستم خیلی .حس میکنم که دارم خفه میشم
دوست دارم یکی باشه که تمام مشکلات رو بهش بگم اونم منو دل داری بده
ولی هیشکی نیست به جز خدا که اونم نمیتونه به من جواب بده
شما همینی که با خدا محنوس هستید و با خدا حرف میزنید و درد دل میکنید یعنی خدا این اجازه رو بهتون داده باهاش حرف بزنید و ذکرش رو بگید…میگن یه نفر بود دائم ذکر خدا رو میگفت شیطان وسوسه اش کرد که این همه ذکر میگی یه بار لبیک شنیدی اون بنده ام به فکر فرو رفت گفت راست میگه و دست از ذکر خدا برداشت شب خواب دید گفتن بهش بنده من وقتی تو داری ذکر منو میگی قبلش من بهت لبیک گفتم …وقتی تو داری میگی لا الا الله قبلش من تورو خوندم که میتونی بگی غیر خدا کسی نیست…همه باید یه خدا امیدوار باشیم و دائم ذکر خدا و برای به دست آوردن صفات خوب با برنامه و هدف تلاش کنیم و انشالله صفات بد رو از بین ببریم فقط کافیه با هدف پیش بریم و یکی یکی راه کنار گذاشتن صفات بعد رو یاد بگیرم و هرکدومشون رو طی زمان خاصی از بین ببریم چون صفات بعد یک شبه به وجود نیامده که یه شبه از بین بره فقط باید به خو خدا توکل کرد و هم زمام تلاش هم کرد ..و انتظار بی جا هم نداشته باشی چون خدا فقط با پیامبران از طریق وحی صحبت کرده و تاجایی من میدونم به امامان هم وحی نازل نشده..و من الله توفیق
سلام به همه اونایی که از خودشون متنفرن 🖐
ولی من از بقیه متنفرم . متنفرم ازاینکه کسی رو نمیتونم جذب خودم کنم
ارسال دیدگاه