احساس استرس میکنید؟ با چند راهکار ساده آن را از بین ببرید – قسمت اول
احساس استرس یکی از آشناترین احساسهای ما در این روزهاست. تقریبا همه ما در طول روز با استرس درگیر هستیم و البته به دنبال راهحلهایی برای غلبه بر آن میگردیم. اگر شما هم قبلا عبارت «چطور بر احساس استرس غلبه کنیم» را سرچ کردید اما با نتایجی کلی روبرو شدید با این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید تا به ۵ راهکار عملی و اطلاعات مفیدی از احساس استرس بپردازیم.
احتمالا شما هم شنیدهاید که بسیاری از متخصصان معتقدند ریشه برخی از بیماریهای امروز، استرس زیاد است. البته که زندگی بدون استرس نیست اما زمانی که به دنبال روشهایی برای غلبهبر احساس استرس میگردید معمولا با چیزهایی مواجه میشوید که خیلی کلی هستند، مثلا تغذیه سالم داشته باشید و شما با خودتان فکر میکنید که چه کسی وقت برای تهیه غذاهای سالم را دارد، چون معمولا با فستفود و غذاهای فوری روزتان را میگذرانید. یا اینکه معمولا مطالب زیادی پیشنهاد میدهند که وقت کمتری را به کار و زمان بیشتری را صرف سفر و بودن در طبیعت کنید. اتفاقی که همه ما دوست داریم رخ دهد اما گاهی آخر هفتهها هم مجبوریم کار کنیم.
حالا با این شرایط چه باید کرد؟ اجازه دهیم احساس استرس ما را از پای درآورد؟ نکته این است که یکی از دلایلی که ما به احساس استرس دچار هستیم، این است که از اساس به اشتباه با آن برخورد کردهایم. کریس جانسون روان درمانگر میگوید: احساس استرس یک ابزار مفید برای بدن است. در واقع استرس باعث میشود تا هورمونهای آدرنالین، کورتیزول و نوراپینفرین برانگیخته و ترشح شوند، در نتیجه بدن موج بزرگی از انرژی دریافت میکند که باعث افزایش واکنش ما در برابر خطرات و تهدیدها میشود.
حالا این سوال پیش میآید که اگر استرس مفید است، آیا ما دچار مشکل هستیم؟ جانسون توضیح میدهد: ممکن است ما مدلهای مختلفی از استرس تجربه کنیم بدون آنکه واقعا در موقعیت مناسب هر کدام باشیم. مثلا یک آخر هفته که در خانه و در حال استراحت هستیم، دائم به پروژهای که باید تا پایان ماه تحویل دهیم یا حجم زیاد کارهای ماه بعد فکر کنیم. استرسهای تحمیلی باعث میشوند که بدن نتواند هورمون شادی یا سروتین را همزمان با هورمون استرس بسازند. در واقع در تکامل، انسان در موقعیتهای خطیر مرگ و زندگی، نیازی به احساس آرامش نداشته است.
جانسون میگوید: این چرخه باطلی است که من در تمام بیمارانم دیدهام، کارمندان پر استرسی که در تمام طول روز با فکر کردن به موقعیتهای پراسترس به سختی یک نفس راحت میکشند، اما در عین حال برای پیدا کردن آرامش دائم به ابزارهای الکترونیکی خودشان چسبیدهاند. هرچند که هیچ کمکی به آنها نمیکند.
برای اینکه شخصا درک کنم که در مواقعی که دچار احساس استرس هستیم چه چیزی واقعا به ما کمک میکند، تصمیم گرفتم ۵ روش از مجبوبترین و مشهورترین روشها را به مدت یک ماه امتحان کنم. حالا میخواهم نتایجی که واقعا برای من کاربرد داشتند را با شما در میان بگذارم.
سوفرولوژی
این روش به آرامش یا ریلکسیشن فعال هم معروف است. در سوفرولوژی چشمهایتان را میبندید، با یک دم عمیق، تمام عضلاتتان را منقبض کنید و بعد با یک بازدم عمیق تمام عضلات را شل و رها کنید. جانسون میگوید: سوفرولوژی باعث ترشح هورمون سروتونین شده و تنفس عمیق جریان اکسیژن در خون را بیشتر میکند و در نتیجه آرامش در بدن بیشتر میشود. یک متخصص سوفرولوژی میگوید: این تمرین را میتوانید از ۱۰تا ۳۰دقیقه در هر روز انجام دهید تا احساس آرامش به شمادست دهد. البته من این روش را صبحها و ۱۰دقیقه انجام میدهم چند لحظه آرام شدم اما باز به قبل برگشتم و تمرکز برایم سخت بود ولی بعد از سه هفته ناگهان همه چیز تغییر کرد. من میتوانستم روی هر بخش از بدنم تمرکز داشته باشم و در هر لحظهای که میخواستم جسمم را ریلکس میکردم. من یک آدم دیگر شده بودم.
موسیقی
موسیقی یک نابودگر واقعی برای احساس استرس است. به خصوص آواز خواندن میتواند تا حد زیادی احساس خشنودی و آرامش ایجاد کند. برای امتحان این مورد، یکبار که به شدت توبیخ شده بودم دیروقت شب از خانه بیرون زدم و عاشقانهترین آهنگی که به ذهنم میرسید را با صدای بلند شروع به خواندن کردم. شاید کسانی که ر اطرافم بودند احساس خوبی نداشتند اما من به شدت احساس ریکس بودن و آرامش میکردم.
دکتر روانشناس، مارک وینوود میگوید: گوش دادن به موسیقی و آواز خواندن میزان هورمونهای استرس را در خون کاهش میدهد و همچنین باعث فعال شدن انتقال دهندههای عصبی مثبت مغز میشود، در نتیجه آن تصاویر مثبتی در ذهن ایجاد و احساس آرامش جایگزین احساس استرس میشود.
دوش آب سرد
پروفسور استیو پیترز در کتاب پارادوکس شامپانزه مینویسد که وقتی ما از خواب بیدار میشویم، بخش قدیمیتر و غریزی مغزمان زودتر هوشیار شده و خطر را جستوجو میکند. مثلا به محض بیدار شدن احساس سرما یا گرمای بیش از حد میکنیم یا احساس استرس داریم بدون آنکه دلیلش را بدانیم. پروفسور استیو توضیح میدهد که بخش دوم یعنی بخش تفسیرگر مغز در مرحله بعد هوشیار شده و تلاش میکند مفاهیم این تحریکات را به هم وصل کرده و دلایلی برای آنها ارائه دهد. دوش آب سرد یک روش برای سریعتر هوشیار کردن این بخش است.
این ایده را ویم هوف یک ورزشکار هلندی که به طور مرتب در آب یخ شنا میکرد به شهرت رساند.هوف میگفت که سرما باعث میشود جریان خون بهتر حرکت کند و هوشیاری را بهبود بخشد و با تمرکز ذهن روی واقعیتها، احساس استرس کاهش مییابد. من ۳۰ ثانیه یخ زدن را امتحان کردم. اصلا خوشایند نبود اما بعد از آن بیشتر از هر زمان دیگری هوشیار بودم. البته من در اثر مداومت به این کار، ذهنم به شوک شدن عادت کرد و اگر صبحها دوش آب سرد می گرفتم تا زمانی که سر کار میرسیدم دیگر اثر چندانی روی استرسم نداشت.
در میکرومقاله بعدی و قسمت دوم، به ادامه روشهایی که احساس استرس را از شما دور میکنند میپردازیم.
دیدگاه ها
1 دیدگاه
خیلی خوب یود. ممنون
ارسال دیدگاه