شکست خوردن و درسهایی که باید از آن یاد بگیریم
شکست خوردن و ترس از آن حسی است که تقریبا همه ما تجربه کردهایم. این ترس آنقدر قوی است که میتواند فعالیتهایتان را قبل از شروع شدن تمام کند و هر لجظه حس بدتری در شما ایجاد کند. تصور کنید در یک شرایط سخت مالی هستید و تصمیم میگیرید با توجه به مهارتی که دارید یک پروژه به صورت دورکار با شرکتی خارجی انجام دهید. شما میدانید که توانایی و دانش کافی برای انجام کاری که شرکت میخواهد را دارید و به راحتی از پس آن برمیآیید. کافی است یک پیام بدهید و برای انجام آن اعلام آمادگی کنید. اما چه اتفاقی میافتد؟ شما با خودتان فکر میکنید که این کار سختتر از چیزی است که من فکر میکنم، اگر نتوانم آن را به خوبی انجام دهم چه؟ اگر مهارت انگلیسیام غالی نباشد و نتوانم خوب با آنها صحبت کنم چه؟ اصلا اگر من را قبول نکردهاند چه کنم؟ و همه این ترس از شکست خوردنها مانع شروع کار و پیشرفت شما میشود.
در این میکرومقاله از سبکتو میخواهیم به ترس از شکست خوردن و درسهایی که باید از آن یاد بگریم بپردازیم و ببینیم چطور این مانع بزرگ را از سر راه برداریم
ترس از شکست خوردن
شکست خوردن یک حس ساده و گذرا نیست که بتوان به راحتی و بعد از چند ساعت ناراحتی از آن عبور کرد، میتواند به عمیق احساسات شما نفوذ کند یه طوری که حتی فکر کردن به آن هم میتواند شما را قانع کند که کاری را شروع نکنید. اما این حس از کجا میآید؟ در مواقع همه انسانهای روی زمین شکست خوردن را تجربه کردهاند. از همان روزهای ابتدایی وقتی میخواهیم شروع به حرکت کنیم، بارها و بارها میافتیم، اما گویی که هیچ اتفاقی نیوفتاده دوباره بلند میشویم و بارها تلاش میکنیم تا در نهایت به آنچه میخواستیم میرسیم. چه میشود که هر چه بزرگتر میشویم این حس و ترس از آن برایمان مهمتر و پیچیدهتر میشود؟ مطالعات روانشناختی میگویند که برخی عوامل محیطی و خانوادگی میتواند روی این موضوع تاثیر زیادی داشته باشند.
عوامل موثر در ترسیدن از شکست خوردن
شکست خوردن احساسی است در نتیجه آن شما غمگین میشوید و این غم است که در عمق احساسات نفوذ میکند و اثراتی طولانی مدت روی شما میگذارد. اما چطور میشود که یکی با این احساس به خوبی کنار میآید و دیگری از پا میافتذ؟ مطالعات روانشناختی نشان میدهد که خانواده یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در این مورد است. اگر بابت هر شکست در خانواده شما سختگیری زیادی میشد یا فشار زیادی برای موفق شدن احساس میکردید، حس ترس از شکست خوردن در شما ممکن است بیشتر باشد. گاهی هم خانوادهها حمایتگری کمتری نسبت به فرزندان خود دارند و بابت کارهای اشتباهاتشان، به شدت با آنها برخورد میکنند. این عوامل باعث میشود شما ترس از شکست خوردن بخش بزرگی از ناخودآگاه شما را درگیر کند و هرگز سراغ موقعیتهایی که میتواند باعث پرش و پیشرفت شما شود، نروید.
عامل دیگری که در این مطالعات بررسی شد، ترس از آسیب بود. برخی در گذشته و به خصوص در دوران کودکی شاهد اتفاقات و شکستهایی از دیگران بودند که باعث شده بود به آنها یا اعضای خانوادهشان آسیبی وارد شود و حالا برای اینکه این احساس را دوباره تجربه نکنند از هر موقعیتی که چنین حسی به آنها میدهد دوری میکنند، حتی اگر مطمئن باشند که میتوانند از پس آن برآیند.
اعتمادبهنفس همیشه نقش مهمی دارد
حتما افرادی که اعتمادبهنفس بالایی دارند را دیدهاید در نگاه اول اینطور به نظر میرسد که آنها دانای کل هستند و چون همه چیز را میدانند پس هرگز شکست نمیخوردند. در حالی که اصلا اینطور نیست، اما آنها چون به خودشان و تواناییهایشان اعتماد دارند، پس از انجام آن نمیترسند و حتی اگر شکست هم بخورند، تلاش میکنند تا راهی برای بهتر شدن پیدا کنند. وقتی شما دائم به تواناییهای خود شک میکنید و آنها را زیر سوال میبرید، اعتمادبهنفس خود را از بین میبرید و در نتیجه هربار خودتان را ضعیفتر از قبل میکنید و افکار منفی حاصل از آن هم شما را از انجام هر کاری بازمیدارد.
درسهایی که از شکست خوردن باید یاد بگیریم
هیچ شکستی پایان راه نیست
همواره یادتان باشد که با یک شکست شما و تواناییهایتان برای همیشه تمام نمیشوید. اگر یک نگاهی به کتابهای موفقیت و سرگذشت افراد موفق بیندازیم، میبینیم که تقریبا همه آنها شکست خوردن را جزئی از مسیر موفقیت خود میدانند. به همان فرضیه اول برگردیم، شما میخواهید برای یک شرکت بزرگ پروژهای انجام دهید. احتمال دارد که در پایان کار، پروژه شما به آن خوبی که انتظار میرفت نتیجه ندهد یا حتی آن را رد کنند و از شما بخواهند دوباره کار کنید، آیا این موضوع شما و تواناییتان را برای همیشه از بین میبرد؟ البته که نه، شما بیشتر تلاش میکنید، بیشتر یاد میگیرید و در نتیجه تواناییهای بیشتری کسب میکنید.
یا فرض کنید میخواهید یک کسبوکار راهاندازی کنید، و علاوهبر تواناییهای فردی که برای انجام آن دارید، با مشورتها و تحقیقاتی که انجام دادهاید، میدانید که کسبوکار خوبی خواهد بود، حالا یک عامل باعث میشود شما نتوانید آن کار را ادامه دهید، آیا همه چیز در آنجا تمام میشود؟ البته که نه شما هنوز هم مهارت و تواناییهای خود را دارید و حتی حالا با درسهایی که از شکست خوردن گرفتید، تجربههای بسیار ارزشمندی کسب کردهاید
خودتان را سرزنش نکنید
معمولا اولین کاری که ما در برخورد با شکست خوردن میکنیم، این است که خودمان را بابت هر آنچه که اتفاق افتاده مقصر میدانیم و دائم خود را سرزنش میکنیم که اگر فلان کار را نمیکردی یا اگر بیشتر تلاش میکردی یا… این اتفاق نمیافتاد و با این کار علاوهبر حس بسیار بدی که بابت شکست داریم، احساس خشم و غم و حتی نفرت از خودمان را هم به احساساتمان اضافه میکنیم و در نهایت احساس درماندگی میکنیم.
حقیقت این است که نمیتوان گفت پس از شکست خوردن احساس ناراحتی نکنید و جوری رفتار کنید که انگار چیزی نشده و بلافاصله همه کارها را از سر بگیرید، واقعیت را نمیتوان تغییر داد اما میتوان از آن درس گرفت. حتما اشتباهاتی داشتید، اما به جای اینکه بابت آنها دائم خودتان را سرزنش کنید و متفعل باشید، لیستی از اشتباهاتتان بنویسید و سعی کنید کاملا واقعبینانه باشد. این کار کمک میکند هم از تکرار آنها بپرهیزید و هم وقتی مینویسید، منطقیتر فکر میکنید و کمتر احساس درماندگی پیدا میکنید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه