چطور با زندگی سخت خود کنار بیاییم و بهتر زندگی کنیم
زندگی سخت را امروزه بیشتر ما تجربه می‌کنیم. مشکلات اقتصادی و اجتماعی و حتی مشکلات فردی باعث شده که سختی‌های زندگی آنقدر زیاد شوند که گاهی احساس کنیم که دیگر نمی‌توانیم ادامه دهیم و افراد زیادی هم هستند که خیلی زود تسلیم می‌شوند. اما باید چه کار کنیم؟ دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری برای رسیدن به خواسته‌هایمان نکنیم؟ مگه دارن هاردی در میکروکتاب اثرمرکب نگفته بود که مشئولیت تمام زندگی و تمام اتفاقات خوب و بد آن برعهده خودمان است؟ پس در این میکرومقاله از سبکتو راهکارهایی که برای کنار آمدن با یک زندگی سخت به ما کمک می‌کنند را بررسی می‌کنیم.
زندگی سخت می‌تواند برای هر فردی تعریف منحصربه‌فردی داشته باشد. برای یک نفر کار کردن در شرکتی که از محیط آن بیزار است و برای یک نفر دیگر مبارزه با بیماری، معنای زندگی سخت است. اما در هر شرایطی که باشید این قدرت را دارید که آن را تغییر دهید. تمام افراد موفق هم زندگی سخت را تجربه کرده‌اند، اما آنها توانستند با استفاده از راهکارهایی از عهده آن برآیند و به زندگی مورد نظرشان برسند.
۱. اگر مسئولیت چیزی را قبول نکنید، نمی‌توانید آن را تغییر دهید
فرض کنید شما بین یک چهارراه گیر کرده‌اید و حرکت ماشین‌ها در جهت‌های مختلف باعث شده تا گره ترافیکی ایجاد شود و هیچ خودرویی نتواند حرکت کند. در این مواقع معمولا افراد آنقدر داخل خودروی خودشان منتظر می‌مانند تا یک مامور راهنمایی و رانندکی آمده و مشکل را حل کند، حتی اگر این انتظار یک ساعت طول بکشد.
اما اگر یک نفر به شما بگوید که تو مسئول این چهارراه هستی، آیا باز هم منتظر می‌مانید؟ یا حتی اگر برای رسیدن به جایی عجله داشته باشید و نتوانید منتظر بمانید، خودتان دست به کار می‌شوید، از خودرو پیاده می‌شوید، محیط را بررسی می‌کنید و راه‌حل را پیدا می‌کنید و خودتان گره را باز می‌کنید.
زندگی واقعی هم دقیقا همینطور است. تا زمانی که شما مسئولیت زندگی را قبول نکنید، طبیعی است که به هیچ چیزی نرسید و در نهایت هم فکر کنید که شما لیاقت زندگی خوبی را نداشتید. اما وقتی قبول کنید این شخصی که امروز هستید، چیزهایی که ندارید و کارهایی که انجام می‌دهید را خود شما ایجاد کرده‌اید، پس قدرت تغییر پیدا می‌کنید.
پذیرفتن این مسئولیت بسیار سخت و ترسناک است، اما بعد از آن می‌بینید که چقدر زندگی‌تان شگفت‌انگیز می‌شود و چه تغییرات بزرگی را تجربه می‌کنید. مسئولیت زندگی سخت خود را به عهده بگیرید و آن را به شکلی که دوست دارید تغییر دهید.
۲. در زندگی سخت صبر داشته باشید
حالا که مسئولیت زندگی سخت خود را قبول کردید و برای تغییر آن شروع به تلاش کردید، باید به این نکته توجه داشته باشید که یک روزه همه چیز تغییر نمی‌کند. چیزهای عالی، در طول زمان ساخته می‌شوند. هر چند که از همان روزی که تغییر را شروع کنید، نشانه‌هایی را خواهید دید اما اینکه زندگی‌تان به طور کلی دگرگون شود، به زمان و صبر نیاز دارد. از طرف دیگر حقیقت این است که بسیاری از ما زندگی را سخت می‌بینیم چون برای رسیدن به نتیجه عجله داریم.
اگر فلان اتفاق نیافتد، پس همه چیز از دست رفته یا اگر در این امتحان قبول نشوم دیگر هیچ شانسی در آینده نخواهم داشت. البته باید یادتان باشد که منظور از صبر کردن، اینکه هیچ کاری نکنید و فقط دست روی دست بگذارید نیست، شما باید تلاش خودتان را کنید و عادت‌های کوچک مثبت را در زندگی‌تان ایجاد کنید اما برای رسیدن به نتیجه کمی صبر کنید.
۳. از دیدگاه چند سال بعد خودتان به زندگی نگاه کنید
برگردید به ۵سال قبل، آیا مشکلاتی که در آن زمان بابت‌شان غصه می‌خوردید، الان اهمیتی دارند؟ معمولا ما با فکر کردن به مشکلات گذشته گاهی خنده‌مان می‌گیرد که اصلا چرا برای چنین چیزی ناراحت بودم؟ در آینده هم همین اتفاق خواهد افتاد. فکر می‌کنید یک زندگی سخت دارید؟ علت این سختی چه چیزی است؟ آیا این دلایل را اگر ۵ سال دیگر به خودتان بگویید خنده‌تان نمی‌گیرد؟
در بسیاری از مواقع وقتی با خودمان روراست باشیم می‌بینیم که بسیاری از مشکلاتی که باعث ایجاد زندگی سخت شده‌اند، آنقدرها هم مهم نیستند و ما چون داخل شرایط هستیم،معضلات را بزرگ و پراهمیت می‌بینیم. سعی کنید گاهی مشکلات را از بیرون و از دیدگاه یک ناظر دیگر نگاه کنید، معمولا در این شرایط راه‌حل‌های خوبی پیدا می‌کنید و می‌بینید که موضوع آنقدرها هم پیچیده و غیرقابل حل نبوده است.
۴. در زندگی سخت از دیگران کمک بگیرید
تحمل یک زندگی سخت آن هم وقتی تنها باشید، سخت‌تر خواهد بود. همه ما در زندگی مشکلاتی داریم که به تنهایی از پس آنها برنمی‌آییم. پس چرا به هم کمک نکنیم؟ هر زمان که احساس کردید زندگی سخت شده و در آستانه تسلیم شدن هستید، با یکی از دوستان نزدیک‌تان صحبت کنید.
صحبت کردن در مورد مشکلات ۲فایده بزرگ دارد:
اول اینکه وقتی در مورد چیزی که ذهن‌تان را درگیر کرده صحبت می‌کنید، ذهن‌تان را از آن موضوع خالی می‌کنید و در نتیجه تمرکزتان از اینکه فقط مشکلات را ببینید برداشته می‌شود، ذهن آرام می‌شود و می‌تواند به راه‌حل آن مشکل فکر کند.
دوم اینکه وقتی شما در مورد موضوعی با دوست نزدیکی که شما را به خوبی می‌شناسد صحبت می‌کنید، او از دیدگاه دیگری به موضوع نگاه می‌کند و در نتیجه می‌تواند با حرف‌ها و راه‌حل‌ها و همدردی‌هایش شما را آرام کند و از حجم ناراحتی ایجاد شده در شما بابت یک زندگی سخت بکاهد.
میکروکتاب‌های پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه