اسکروچ واقعی در داستان سرود کریسمس چارلز دیکنز چه کسی بود؟

اسکروچ اسمی که احتمالا زیاد آن را شنیده باشید. معمولا از آن برای توصیف فرد خسیس استفاده می‌کنیم. اگر از متولدین دهه ۶۰ باشید هم کارتون اسکروج مک‌داک یا عمو اسکروج را هم حتما یادتان می‌آید. اردکی با کت آبی که علاقه خاصی به ثروتش داشت. همه این اسکروچ‌ها برگرفته از شخصیت اصلی داستان سرود کریسمس اثر چارلز دیکنزاست. اما نکته جالب این است که چارلز دیکنز اسکروچ را ازیک شخصیتی واقعی الهام گرفته بود. در این میکرومقاله از سبکتو و به بهانه انتشار میکروکتاب سرود کریسمس به دنبال اسروچ واقعی می‌گردیم:

چارلز دیکنز نه تنها بهترین نویسنده قرن ۱۹ و یکی از بزرگترین نویسندگان دنیا بود، بلکه مهارت فوق‌العاده‌ای هم در بازیگری داشت. او نمایش سرود کریسمس را در سراسر بریتانیا به تنهایی اجرا کرد. یعنی تمام ۳۸ نقش نمایش را به تنهایی و فوق‌العاده اجرا کرد و باعث شد به شدت مورد ستایش قرار بگیرد. سرود کریسمس در مورد ایبنزر اسکروچ، مردی به شدت پولدار اما خسیس است که چند ساعت مانده به کریسمس روح شریکش حقایقی را به او نشان می‌دهد و…

ناتالی بوش در این مورد تحقیقات کاملی داده و چند احتمال در این مورد را کشف کرده است:

احتمال اول

گفته شده که در سال ۱۸۴۱ چارلز در حال قدم زدن در یک گورستان در ادینبرگ بوده که چشمش به سنگ قبری به نام «ایبنزر لنوکس اسکروچ» می‌افتد. روی سنگ قبر شغل اسکروچ تهیه غذا و نوشیدنی (meal man) نوشته شده بود که نشان از بازرگان بودنش داشت. اما مشخص نیست که چرا چارلز آن را مرد بدجنس (mean man) خوانده چون در دفترچه‌اش نوشته بود: به نظرم بهترین عاقبت برای یک زندگی بیهوده این است که روی سنگ قبرت بنویسند بدنجس و تا ابد همه تو را بدجس بنامند. 

متاسفانه در جریان بازسازی گورستان، قبر اسکروچ در سال ۱۹۳۲ گم شد. اما تاثیری که در ذهن دیکنز گذاشت او را جهانی کرد.

احتمال دوم

احتمال دوم در مورد شخصیتی به نام جان الویس است. او نماینده مجلس در برک شایر بود و در خانواده‌ای ثروتمند و سرشناس به دنیا آمده بود. البته جان در تمام شهر به عنوان یک خسیس واقعی شهرت داشت. دیکنز با خواندن کتاب «زندگی جان الویس آخر» در سال ۱۷۹۰ با این شخصیت آشنا شد. در آن زمان این کتاب پرفروش‌ترین کتاب دوران بود و الویس خسیس را به عنوان نمادی از خساست معرفی کرده بود. در بخشی از این کتاب آمده: « جان الویس به طور داوطلبانه تمام راحتی‌های زندگی را از خودش منع می‌کرد. در باران شدید لندن پیاده مسافتی طولانی را طی می‌کرد تا مبادا یک شیلینگ پول درشکه دهد. او با لباس‌های خیس در خانه راه می‌رفت تا مبادا آتشی روشن کند و لباس‌هایش خشک شوند. یا اینکه غذاهای مانده‌ای که تا فاسد شدن یک مرحله فاصله داشتند را می‌خورد با اینکه می‌توانست هر روز گوشت تازه بخورد.» همه اینها در شرایطی است که جان علاوه‌بر ثروت خود و خانواده‌اش، مشاور و وکیل اموال عمویش هم بود که حدود ۱۸میلیون پوند ارزش داشت. البته او گاهی به مردم نیازمند کمک می‌کرد ولی زندگی را به خود سخت می‌گرفت. در نهایت جان در سال ۱۷۸۹ از دنیا می‌رود و ۲۵میلیون پوند ارث برای فرزندانش به جا می‌گذارد.

چارلز با خساست بیگانه نبود. اوضاع اجتماع برای او بسیار مهم بود و همیشه آن را پیگری می‌کرد. اسکروچ داستان سرود کریسمس هم برگرفته از اوضاع اجتماعی و در واقع نمادی از آن بود.

سرود کریسمس یکی از کتاب‌های پرفروش چارلز دیکنز است که علاوه‌بر داستان فوق‌العاده و جذابی که دارد، می‌تواند بخشی از زندگی ر فردی باشد.