مهراز: آیا به سوی سلامتی میرویم؟ نگاهی به کتاب سندروم سلامتی نوشته آندره اسپایسر
در دومین قسمت مهراز میخواهیم سراغ کتاب سندروم سلامتی “The Wellness Syndrome” اثر آندره اسپایسر برویم. در سری مطالب مهراز ما سعی میکنیم کتابهای مفید را بررسی و چکیده چکیده آنها را منتشر کنیم. پس همراه سبکتو باشید
آندره در این کتاب میخواهد پرده از واقعیت جهان ما بردارد او میگوید از سال ۲۰۱۵ تبی بین مردم شکل گرفت که “وای باید ما زندگی سالمی داشته باشیم” و به صورت وسواس گونهای به دنبال مواد غذایی سالم رفتند! این نوع افراط گری را ما در ایران و هم بین خانوادههایمان میبینیم از مطالب مختلف تلگرامی گرفته تا معرفی مواد غذایی های نه چندان محبوب به عنوان منابع سرشار از امگا۳ و…. که وعده تغییر وضعیت سلامتی ما را میدهند.
نویسنده کتاب سندروم سلامتی
آندره اسپایسر استاد دانشگاه استکهلم است و علاوه بر تدریس نویسنده مقالاتی در مجلات معتبر تامیز و هاروارد است. او معتقد است که این جو روانی حاکم بر جامعه مبنی بر رفتار های وسواسگونه و افراط در سلامتی، از جایی نشات گرفته که منافع تجاری و سیاسی به همراه دارد.
تب سلامتی!
همه ما به شکل افراطی نسبت به گذشته نگران سلامتیمان هستیم شاید اندام خوبی هم داشته باشیم اما باز هم به فکر تناسب اندام بیشتر، تغذیه صحیح و شادی بیشتر هستیم! این نگرانی شاید به خاطر تغییر سبک زندگی ما باشد. زندگی روزمره ما درگیر افکار و حواشی شده که آندره معتقد است از فعالیت هایی مانند کار و تجارت و تحصیل به وجود آمدهاند که سعی میکنیم با تغذیه سالم و باشگاه رفتن و ورزش تعادل سلامتی را حفظ کنیم. اما آیا این سلامتی واقعی است؟
سلامتی واقعی چیست؟
سندروم سلامتی میگوید: سلامتی فقط محدود به دایره ورزش و تغذیه سالم نیست و فراتر از اینها باید دیده شود. سلامتی دیدگاه شما نسبت به زندگی است. بیایید به تاریخ سفر کنیم! در گذشته اگر کسی به تناسب اندام فکر میکرد از دید دیگران کاری عبث و بیهوده انجام میداد. اما وقتی برمیگردیم به زمان حال میبینیم دیدگاه افراد دقیقا نقطه مقابل گذشته است. سندروم سلامتی یعنی همین! مردم فکر میکند برای رسیدن به اهداف و موفقیت باید بدنی بدون چربی داشته باشند تا مغرشان بهتر کار کند. و برای رسیدن به آن باید از یکسری لذت های دوست داشتنی مانند انواع نوشیدنیها و غذاهای خوشمزه دست بکشند. اما شادی های این چنینی هم بخشی از دید بزرگ شما نسبت به سلامتی است.
لاغر یعنی چابک و چاق یعنی تنبل
در ادامه، کتاب سندروم سلامتی به نگاه امروزه ما نسبت به افراد میپردازد. افراد چاق و تپل در دید دیکران یک فرد تنبل و تن پرور هستند و فرد لاغر زرنگ و باهوش! تقابلی بین بد و خوب! این نگرش از رسانههای تلوزیون و اینترنت هم دیده میشود برنامه های خانواده که از تغذیه بچهها در مدرسه انتقاد میکنند که چرا چیپس و نوشابه میخورند و والدینی که به این موضوع اهمیت نمیدهند را بیمسئولیت میخوانند . این برچسب های بی مسئولیت، تنبل و بی فکر از این القاهای ذهنی ما آمده است
چه کسی از سندروم سلامتی سود میبرد
شرکتهای تجاری از این فرصت استفاده میکنند تا با برگزاری کلاسهای آموزش مدیتیشن و ترک سیگار و راهاندازی باشگاههای ورزشی علاوه بر نشاندادن خیرخواهی خود این موضوع تاریک را نشان ندهند که آنها موفقیت و رضایت شغلی را برای کارکنانشان به گونهای تعریف کردهاند که تنها با ساعات کاری طولانی و حقوق پایین میتوانند به آن برسند و اگر دچار استرس و خستگی مفرط هستند مشکل از خودشان است نه کاری که انجام میدهند. و با شرکت در کلاسهای مختلف باید آن را از بین ببرند. حتی گوگل برای کارکنانش کلاس های زندگی در لحظه “Mindfulness” برگزار کرده است تا از زندگی لذت بیشتری ببرند اما واقعا دلایل مشکلات استرس زای آنها کیست؟ کسی جز خود گوگل است؟ این برنامه ها امکان افزایش بهرهوری شرکت را به وجود میآورد و تولید یا درآمد آن نیز افزایش پیدا میکند.
همچنین سیاستمداران هم در تمامی جهان برای کاهش خدمات تامین اجتماعی از این حربه استفاده میکنند آنها القا میکنند که خود شما هستید که به خاطر عدم مثبتاندیشی و تغذیه نامناسب دچار مریضی میشوید و دولت نباید بار اضافهای از تصمیمات شما را به دوش بکشد. اما استرسهای جامعه مشکلات اقتصادی و دهها مشکل دیگر که منجر به بروز بیماریها میشود به دست چه کسی حل میشود؟آیا دولت ها برای دور کردن ذهن افراد از واقعیتها روی سندروم سلامتی پافشاری نمیکنند؟
نتیجهگیری
از نظر من مطالب کتاب بسیار مفید بود و میتوان پذیرفت که دیدی که ما نسبت به سلامتی داریم واقعا به سلامتی ختم نمیشود. اگر ما از تفریحات روزانه خود مانند خوراکیهای خوشمزه و تفریحات دیگر دست بکشیم، نمیتوانیم به درجات بالای سلامت روحی برسیم. دیدگاه خود را نسبت به سلامتی باید وسیعتر کنیم و آن را فقط در لاغری و یا تغذیه مناسب نبینیم. البته به شخصه، فکر میکنم در قسمت آخر کتاب که مربوط به شرکتهای تجاری و سیاست میشود با افراط زیادی برخورد شده است و حس میکنم نویسنده به قول معروف از آن ور بوم افتاده و تمامی مشکلات را بر روی دوش آنها میگذارد.
نظر شما چیست؟ سندروم سلامتی آیا روی زندگی شما و اطرافتان تاثیر گذاشته؟
دیدگاه ها
1 دیدگاه
[…] مهراز: آیا به سوی سلامتی میرویم؟ نگاهی به کتاب سندروم… […]
ارسال دیدگاه