بررسی کتاب انسان در جست و جوی معنا
در لیست کتابهایی که باید در تعطیلات میخواندم، کتاب انسان در جست و جوی معنا از ویکتور فرانکل هم بود. من بسیار تحت تاثیر این کتاب قرار گرفتم و برای همین تصمیم گرفتم در یک میکرومقاله به بررسی این کتاب بپردازیم تا اگر شما هم مثل من محتوای آن را جذاب میدانید، حتما در لیست مطالعه خودتان قرار دهید. نمیتوان این کتاب را رمان در نظر گرفت یا یک کتاب فلسفهای! اما در نهایت دیدگاه شما را به زندگی تغییر میدهد. با من در این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید تا به بررسی این کتاب بپردازیم.
کتاب انسان در جست و جوی معنا
ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جست و جوی معنا سرگذشت خودش را در زندانهای آلمان نازی در جنگ جهانی دوم میگوید. او که روانشناس و عصبشناس اتریشی بود، در زمان اشغال این کشور به دست آلمان به خاطر یهودی بودن، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده میشود. قبل از بازداشت زندگی خوبی در کنار خانوادهاش داشت که جنگ او را از زندگی و خانواده جدا میکند. او در کتاب انسان در جست و جوی معنا میگوید که ابتدا به زندان آشویتس منتقل میشود که مخوفترین اردوگاه اسرا بوده و چطور افرادی که ضعیف بودند و توان کار کردن نداشتند را به کورههای آدمسوزی میفرستادند.
داستان کتاب انسان در جست و جوی معنا
ویکتور فرانکل زمانی که به آشویتس فرستاده میشود با اتفاقهای ناگواری برخورد میکند. در ابتدا تمامی دارایی او، حتی لباسهایش را هم از او میگیرند و در کنار دیگر اسرا در بدترین شرایط ممکن از هر نظر نگهداری میشوند. او میگوید که حتی کالری غذای دریافتی در حدی نبود که شما با آن زنده بمانید و باید در مصرف انرژی خودتان صرفهجویی میکردید. افرادی که از پا میافتادن به راحتی به کورههای آدمسوزی منتقل میشدند. او در دوران اسارت خود با اتفاق جالبی روبرو شد که دیدگاهاش را نسبت به روانشناسی و زندگی تغییر داد.
معنا در زندگی
در شرایطی که در اردوگاه با شرایط غیرقابل تحملی روبرو بود و از او و دیگران بیگاری میکشند به این فکر میکرد که افراد چطور این شرایط را تحمل میکنند. او ابتدا از خودش شروع کرد و متوجه شد که امید به آزادی و دیدن دوباره خانواده او را زنده نگه داشته است. افراد دیگری هم که دارای هدفی در زندگی بودند به امید آن شرایط را تحمل میکردند و سعی میکردند زنده بمانند. مثلا برخی به امید دیدن مجدد یار خود، ساختن خانه ویران شدهشان و… شرایط را تاب میآوردند. برای همین نام کتاب را انسان در جست و جوی معنا گذاشت.
انسان در جست و جوی معنا
او میگوید که اگر انسان هدفی در زندگی نداشته باشد دچار ناامیدی، افسردگی و در نهایت نابودی خواهد بود. او میگوید که با این روش میتوان افسردگی را درمان کرد. اگر افراد افسرده یک هدف برای خود داشته باشند، آن هدف معنای زندگیشان میشود و برای آن میجنگند. او بعد از آنکه آزاد میشود با دست نوشتههایش از زمان زندانی بودنش به دنبال پایهریزی مکتب خود در روانشانسی به نام معنادرمانی میرود و در این زمینه بیمارستانی هم افتتاح میکند.
او میگوید اگر انسان در جستوجوی معنا نباشد، مثل خیلی از زندانیهای اردوگاه از بین میرود. ویکتور میگوید اگر خود او هم هدف و معنایی در زندگی نداشت به هیچ وجه نمیتوانست شرایط بسیار دردناک را تحمل کند و از بین میرفت.
او میگوید که انگیزه انسانها برای زندگی و یافتن آن در غریزه، عادتها و محیط خودش را نشان میدهد. مکتب روانشناسی لوگوتراپی یا معنادرمانی که او بنا نهاد، امروز یکی از مکاتب مطرح و مهم روانشناسی در جهان است.
قسمتی از کتاب
ویکتور فرانکل در کتاب انسان در جست و جوی معنا مینوسید:
من هم مانند همه زندانیان از آماس پا درد میکشیدم. پاهایم به حدی ورم کرده بود و پوست پایم آنچنان کشیده میشد که به سختی میتوانستم زانوهایم را حرکت دهم. برای این که بتوانم با پاهای آماس کرده کفشهایم را بپوشم، ناچار بودم بند کفشهایم را نبندم. اگر جورابی میداشتم هم نمیتوانستم بپوشم، چون کفشها به پایم نمیرفت. از این رو پاهای من که نیمی از آن برهنه بود همواره خیس و کفشهایم هم پر از برف بود، البته پاهایمان همیشه سرمازده و متورم بود و به این ترتیب هر گامی که برمیداشتیم دردناک بود. در راهپیماییهای طولانی کفشهایمان پوشیده از برف میشد. در نتیجه زندانیان مرتبا میلغزیدند و افرادی که در پشت سر آنها در حرکت بودند، روی هم میافتادند. آن وقت این ستون گوشتی تنها برای یک لحظه و نه بیشتر، از حرکت باز میایستاد. در چنین مواردی نگهبان درنگ نمیکرد و با قنداق تفنگ خود ضرباتی به پیکر زندانیان وارد میآورد و آنان را برمیخیزاند. طبیعی است کسانی که جایشان در جلوی صف بود، کمتر مجبور بودند از حرکت بازایستند و در نتیجه نیازی نبود برای رسیدن به صف، با پاهای دردناک بدوند. باز هم من خوشوقت بودم به علت این که پزشک ویژه عالیجناب کاپو شده بودم، در ابتدای صف و با گامهای آرام حرکت میکردم.
فرانکل علاوهبر کتاب معرفی شده، ۲ کتاب دیگر به نامهای «پزشک و روح» و «فریاد ناشنیده برای معنا» هم نوشته است. او سرنجام در سال ۱۹۹۷ جشم از جهان فرو میبنند و کتاب انسان در جستوجوی معنا تا آن زمان فقط در امریکا ۹ میلیون نسخه میفروشد و به بیش از ۲۴ زبان از جمله فارسی ترجمه میشود. این کتاب ارزشمند را میتوانید به صورت چاپی از دیجیکالا تهیه کنید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه