چرا عادت میکنیم و چرا باید به عادتها اهمیت دهیم؟
همه ما حاصل مجموعهای از عادتها هستیم. بیش از ۴۵ درصد رفتارهای ما از عادتهای دیرینه ریشه میگیرد و بدون عادتها قادر به انجام هیچ کاری نیستیم. پس از بیدار شدن چه کاری باید انجام دهیم؟ قبل از خوابیدن چه اقداماتی را به انجام رساندهام؟ در مواجهه با استرس چه رفتاری از خود نشان میدهیم؟ اهمیت عادتها را در تمام برهههای زندگی روزمره به وضوح میبینیم. همچنین عادتها بهرهوری ما را افزایش میدهند.
آیا شما به راه رفتن فکر میکنید؟ آیا نفس کشیدن نوعی عادت ذهنی نیست؟ آیا هنگام رانندگی شما کاملا حضور دارید یا مجموعهای از عادات شما را به مقصد میرساند؟ بله عادتها بخش بزرگی از روز ما را شکل میدهند اما در مورد موفقیت چطور؟ آیا به موفق بودن هم عادت کردهاید؟ در این میکرومقاله از سبکتو میخواهیم به این موضوع که اصلا عادتها چه اهمیتی در زندگی ما دارند و چطور به موفقیت عادت کنیم بپردازیم. پس با ما همراه باشید:
چرا عادت میکنیم؟
پردازش تمام اطلاعات، کار بسیار زمانبر و خستهکنندهای برای مغز است. به همین خاطر هم است که بسیاری از کارهای روزانه را از روی عادت انجام میدهیم. در واقع از هر ۱۱۰۰۰ سیگنال ارسالی به مغز تنها ۴۰ مورد پردازش میشود و سیگنالهای باقیمانده بدون پردازش و براساس عادت انجام میشود. ما برای مسواکزدن به صورت خودآگاه تفکر نمیکنیم یا گاهی برای بستن بندکفش نیازی به فعالیت مغز نداریم. در واقع سبک زندگی و عادتهای فردی، از فشار وارد آمده بر مغز میکاهد.
عادت خوب، عادت بد
اهمیت عادتها با تاثیر آنها مشخص میشود اما همه عادتها خوب نیستند، در واقع مغز تفاوتی بین عادتهای خوب و بد قائل نمیشود. بلکه با توجه به جهتگیری ما نسبت به آن عادت، شروع به پردازش میکند. موفقیت در زمینه مثبت یا منفی برای مغز مفهومی ندارد. مغز الگوها را شناسایی میکند. این الگوها خواه مثبت خواه منفی به بهترین شکل اجرا میشوند و سبک زندگی شما بر همین اساس ساخته میشوند.
حالا چه یک الگوی تکراری به عادت بد سیگار کشیدن منجر شود چه به عادت پسندیده کتاب خواندن. مغز به دنبال یافتن الگوهاست. پس برگردید و عادتهایتان را بررسی کنید. در این مورد پیشنهاد میکنم میکرومقاله چطور عادتهای بد را شناسایی و آنها را ترک کنیم را بخوانید.
عادت و بهرهوری
معمولا ما اصلا متوجه عادتهایمان نمیشویم اما آنها از آنچه تصور میکنیم مهمتر هستند چون عادتها سبک زندگی ما، میزان بهرهوری و موفقیت ما را مشخص میکنند. موفقیت با انتخاب عادتهای درست و پیبردن به اهمیت عادتها بدست میآید.
موفقیت یک ورد جادویی نیست. بلکه در حقیقت ترک عادتهای بد و اصلاح سبک زندگی است. افراد موفق عادتهایی متفاوت با مردم عادی دارند، عادتهایی که شاید در ظاهر بسیار ساده باشند اما نتیجهای که در سبک زندگی میگذارند، بسیار بزرگ و شگفتانگیز است.
توهمی به نام اراده
با پیبردن به اهمیت عادتها میفهمیم که اراده میتواند تنها یک توهم باشد. ما برای حمایت از آگاهی واقعیت را تحریف میکنیم. در حقیقت عقبماندگی به معنای تبعیت از عادتهای گذشتگان است آن هم بدون اینکه لحظهای این عادتها را زیر سوال ببریم.
ما آنقدرها که گمان میکنیم در شناخت خود به موفقیت نرسیدهایم. شما پادشاه مغز خود نیستید، بلکه پادوی آن هستید. او تصمیمات کلیدی را میگیرد که در واقع عادت، واکنشی خودجوش به مجموعه از اتفاقات در شرایطی مشخص است.
چرا متوجه عادتهای خود نمیشویم؟
عادتها خودجوش هستند. در حقیقت این خودجوش بودن ضامن بقای ماست. در این مورد عدم پردازش بد نیست. اگر برای انجام هر کار کوچک نیاز به تحلیل و پردازش داشته باشیم، هیچوقت کاری را از پیش نمیبریم. تصور کنید که برای هر بار بستن بند کفش مجبور بودید به اندازه یک تصمیم مهم فکر کنید و بعد آن را با تمرکز و حواس جمع انجام دهید!
مغز ۲ درصد از جرم بدن را به خود اختصاص میدهد اما بیش از ۲۰ درصد از اکسیژن ورودی را مصرف میکند. با این وجود ما برای بسیاری از امور از مغز استفاده نمیکنیم. بنابراین عادتها ما را قادر به زیستن میکنند. اما عادتها در بخشی از مغز شکل میگیرند که از تفکر معاف است. از این رو ما به سختی به اهمیت عادتهای خود پیمیبریم.
تحریک عادتها در شرایط مختلف
ما از طریق ارتباط یاد میگیریم. در واقع تاثیر یک کار روی کار دیگر، در ما دانش به وجود میآورد. ما در شرایط متفاوت عادتهای متفاوتی هم از خود نشان میدهیم. مغز ارتباط عادت با محرک را به خاطر میسپارد. به این ترتیب سبک زندگی و توسعه فردی شکل میگیرد و در نهایت بهرهوری فرد افزایش مییابد.
ماهیت عادات
عادتها از ۳ واقعیت مجزا تشکیل میشوند. در ادامه با حقیقت نهفته در ورای عادتهای خود آشنا میشوید:
۱. محرکهایی که به بروز عادت میانجامند.
۲. رفتارهای عملی یا زنجیرهای از تفکرات که نماد حقیقی عادتها هستند.
۳. پاداشها عادتها را تقویت میکنند.
این عوامل را در نظر داشته باشید، به این ترتیب میتوانید عادتهای مورد نظر خود را بهینهسازی کنید. علاوه بر این به اهمیت عادتها پی ببرید. عادتها سبک زندگی ما را شکل میدهند و سبک زندگی هویت ما را تشکیل میدهد.
عادتهای پیش فرض
در موقعیتهای متفاوت، عادتهای متفاوتی در شما بروز پیدا میکند. ما این واکنشها را انتخاب نمیکنیم. هر شرایطی واکنش متفاوتی را در ما برمیانگیزد. به این ترتیب ضمیر ناخودآگاه بدون دخالت ما به پردازش این واکنشها میپردازد. زمانی که در شرایط تکراری قرار میگیریم، واکنشهای متفاوتی از خود بروز میدهیم. به همین دلیل کنار گذاشتن یک عادت، کار چندان ساده ای نیست. چرا که ما متوجه عاملی که واکنش به خصوصی را برمیانگیزد، نمیشویم. برای ترک این عادتها باید نخست این عواملی را شناسایی کنید. سپس پیش فرضهای خود را تغییر دهید. تا در نهایت میزان بهرهوری خود را ارتقا دهیم. در این رابطه میکروکتاب عادتهای اتمی یا خرده عادتها میتوانند کمک زیادی به شما کنند.
دیدگاه ها
1 دیدگاه
عادت ربطی به یادگیری نداره مثلا عادت به سیگار کشیدن چه سودی در تصمیم نگرفتن و استراحت مغز داره یا عادت به کتاب خوندن یادگیری با عادت دوتا مقوله ی جداست درضمن در هر بار بستن کفش فرد به حافظه اش رجوع کرده و کفش را میبندد من خودم بعد از سالها هنوز گره بند کفش را ممکن است فراموش کنم عادت عمقی ترین جای انسانه و ربطی به مغز نداره
ارسال دیدگاه