برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

مهراز بررسی کتاب بیشعوری و آنچه باید از بیشعورها بدانیم

احتمالا تا دیروز اگر کسی به شما می‌گفت که یک بیشعور هستید، نه تنها از حرف او ناراحت می‌شدید، بلکه با عکس‌العمل‌تان از خجالت او به خوبی درمی‌آمدید. اما خاویر کرمنت نویسنده کتاب بیشعوری، تقریبا به تمام دنیا اعلام کرد که نه تنها خودش بیشعور بوده، بلکه بیشتر افراد دنیا هم بیشعور هستند. اما واقعا بیشعور کیست و چه رفتاری را باید بی‌شعوری دانست؟ در این میکرومقاله از سبکتو با معرفی کتاب بیشعوری از خاویر کرمنت با ما همراه باشید.

چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد که بیشعور باشد

در کتاب بیشعوری خاویر کرمنت می‌گوید که بیشعوری یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌های دنیا است که متاسفانه فرد بیشعور متوجه بیماری خودش نیست و فقط دیگران را آزار می‌دهد.

البته خاویر خودش را یکی از بی‌شعورترین پزشکان می‌داند که تا مدت‌ها فکر می‌کرده مردم و پرستاران به خاطر شخصیت محکمش به او احترام می‌گذارند. اما بعدها متوجه شده که آنها از بی‌شعوری او می‌ترسیدند.

بی‌شعوری مربوط به یک قشر خاص یا به یک گروه سنی خاص نیست. حتی متاسفانه باید بگویم که بیشعورها ویژگی‌های مشخصی هم ندارند که بتوانید از فاصله دور آنها تشخیص دهید و از آنها دوری کنید. اما مطمئنا همه شما با چندتا از آنها برخورد داشته‌اید.

خاویر کرمنت معتقد است که بیشعوری یک بیماری است و فرد بیشعور باید حتما با بیماری خود مواجه شده و آن را قبول کند تا بتواند درمان شود. درست مانند یک فرد الکلی که تا قبول نکند که به الکل اعتیاد دارد، نمی‌تواند آن را ترک کند. بنابراین از اینکه هر سری در کتابش شما را بیشعور خطاب کند، ابایی ندارد. هرچند که لحن طنزگونه و داستان‌هایی که از مراجعانش در کتاب بیشعوری آورده، شما را مجاب می‌کند که کتاب را تا آخر بخوانید.

بیشتر بخوانید:   مهراز: چطور هوشمندانه زندگی کنیم؟ از کتاب هوشمند باش اثر برایان تریسی

انواع بیشعورها در کتاب بیشعوری

خاویر کرمنت در کتاب بیشعوری معتقد است که بیشعورها در چند دسته اجتماعی، تجارت، اداری، مدنی، شاکی، بیچاره و مقدس‌نما تقسیم می‌شوند و برای هر کدام چند نمونه می‌آورد. مثلا بی شعورهای اجتماعی از خطرناک‌ترین نمونه‌های بی‌شعوری هستند که گیر افتادن در تله آنها برای افراد یک مصیبت است.

بیشعورها شما را تحت فشار می‌گذارند تا حرف‌شان را قبول کنید و طوری رفتار می‌کنند که انگار بهتر از دیگران فکر می‌کنند، کافی است درخواست‌های ساده آنها مثل رفتن به یک رستوران یا حتی قدم‌زدن را رد کنید، خواهید دید که چطور شما را وادار به عذرخواهی می‌کنند و طوری رفتار می‌کنند که انگار شما بی‌شعورترین فرد روی زمین هستید.

بیشعورهای اداری هم که تقریبا آشنا هستند، جولیا، یکی از مراجعین خاویر که یک بیشعور اداری بوده اعتراف می‌کند که «با اینکه گواهینامه بعضی افراد هیچ مشکلی نداشت و صادر شده بود، اما محض سرگرمی و خنده او را چند روز می‌بردیم و می‌آوردیم. حتی گاهی قوانینی از خودمان اختراع می‌کردیم که اصلا وجود نداشت، هرچند که بعدا برخی آنها واقعا تبدیل به قانون شدند.»

وقتی جامعه بیشعور می‌شود

در کتاب بیشعوری می‌توجه می‌شویم بیشعوری در افراد اتفاق مهم و حتی جدیدی نیست. ما بیشعوران زیادی را در طول تاریخ میشناسیم. اوضاع وقتی خطرناک می‌شود که کل یک جامعه دچار بیشعوری می‌شود. ظهور بیشعوری در جامعه در چهار بخش بیشترین آسیب را به مردم و همچنین به آیندگانی که قرار است در آن منطقه به‌دنیا بیایند و زندگی کنند، وارد می‌کند.
بیشعوری در تجارت، باعث پایین آوردن دستمزد قشر آسیب‌پذیر می‌شود. در این بخش بیشعوری در عوض مدیران بی‌مصرف شرکت‌ها، حقوق و پاداش‌های نجومی دریافت می‌کنند، مصرف سوخت فسیلی برای درآمد بیشتر افزایش پیدا می‌کند و کارمندان را مجبور می‌کند با کمترین درآمد مانند ربات کار کنند تا حقوق و پاداش مدیران عقب نیوفتد.
دولت، قدرت زیادی در شکل‌دهی روش زندگی ما دارد و بیشعورها هم تشنه قدرتند. دولت‌های بیشعور در مردابی از بی‌صلاحیتی، وقت‌کشی و تشریفات اداری زاید فرورفته‌اند.
بیشعوری در آموزش و پرورش، با تعیین قوانین بیشعورانه انسان‌های سالم را از مدرسه اخراج و دلزده می‌کند و حتی آدم‌های سالم را به بیشعورهای حرفه‌ای تبدیل میکند.
حضور بیشعوری در رسانه یک اپیدمی واقعی ایجاد می‌کند، تاثیر رسانه روی مردم غیرقابل انکار است، آنها می‌توانند تنها بخشی از حقایق و اتفاقات که مورد تاییدشان است را انتشار داده و ادعا کنند این تمام واقعیت است. با گمراه کردن ذهن مردم از حقیقت اتفاقات و ایجاد دید ناقص، آدم‌های بیشتری مستعد بیشعوری می‌شوند.

بیشتر بخوانید:   چطور مطالعه بیشتر داشته باشیم؟

معرفی کتاب بیشعوری و آنچه باید از بیشعورها بدانیم

زندگی با بیشعورها

در کتاب بیشعوری می‌خوانید که شما حتی اگر خودتان جزئی از بیشعورهای جامعه نباشید، هر روز با آنها سروکار دارید. ممکن است یک همکار بیشعور داشته باشید که از طرفی حضورش شما را اذیت می‌کند و از طرفی هم نمی‌توانید از کارتان استعفا دهید. به نظر خاویر کرمنت، بهتر است او را نادیده بگیرید.

بیشعورها محتاج توجه هستند و با کارهایشان می‌خواهند که خودشان را موفق‌تر نشان دهند، پس وقتی ببینند که روی شما تاثیری ندارند یا شما هر کار آنها را با یک لبخند پاسخ می‌دهید، بی‌خیال شما شده و سراغ سوژه‌های بهتری می‌روند. هر وقت هم که واقعا احساس کردید دیگر نمی‌توانید، کافی است نگاهی به فیش حقوقی‌تان بینازید  تا علت واقعی ماندن‌تان را پیدا کنید.

درباره نویسنده کتاب بیشعوری

خاویر کرمنت، نویسنده این اثر به گفته خودش با بیشعوری بیگانه نبوده‌ است. او یک پزشک و از نظر خودش یکی از بهترین آنها بود. در ۴۰ سالگی برای اولین بار پسرش او را به خاطر رفتارهایش ترک می‌کند و خاویر متوجه می‌شود سایر اعضای خانواده هم همین تصمیم را دارند. پس تصمیم می‌گیرد که با یک روانپزشک مشورت کند. روانپزشک به او می‌گوید که او دچار بیماری بیشعوری شده که متاسفانه درمانی هم ندارد. احتمالا می‌توانید برخورد خاویر با پزشک را تصور کنید که حتی وقتی در مطب را برای خروج به هم می‌کوبید، همچنان داشت فحش می‌داد. اما او دوباره روانپزشک را می‌بیند و این بار تصمیم می‌گیرد که خودش در این رشته تحصیل کرده و درمانی برای بیشعوری پیدا کند. حالا او مشاور بیشعورهاست و به درمان بسیاری از آنها کمک کرده است.

بیشتر بخوانید:   چرا باید کتاب بوف کور اثر صادق هدایت را بخوانیم

سخن آخر

کتاب بیشعوری خیلی زود تبدیل به یکی از محبوب‌ترین کتاب‌های ایران شد. هرچند که برخی معتقدند که این کتاب هیچ‌گونه اعتبار علمی ندارد و تمام آن ادعاهای نویسنده‌ای است که شاید حتی وجود نداشته باشد، اما آنچه که مشخص است این است که واقعا افراد زیادی به این بیماری دچار هستند که اطرافیان خود را آزار می‌دهند. در کتاب بیشعوری تمرین‌هایی هم برای تشخیص و درمان این بیماری آورده شده است. خاویر معتقد است که از خودتان شروع کنید و سعی کنید اولین نفری در اطرافیان‌تان باشید که بی شعور نیست.

سبکتو میکروکتاب صوتی و نوشتاری آن را تولید و منتشر کرده است که می‌توانید آن را از اینجا تهیه کرده  و از مطالعه و گوش دادن به آن لذت ببرید.