چطور در شرایط سخت و بحران زندگی باید کرد

هر چقدر که شرایط تغییر کند و هر چقدر که سخت یا آسان شود، در نهایت یک کار است که همیشه باید انجام شود: یعنی زندگی باید کرد اما چطور؟ معمولا وقتی ما در یک بحران یا اتفاق خاص قرار می‌گیریم با خودمان فکر می‌کنیم که دنیا به آخر خواهد رسیده و همه چیز تمام می‌شود، اما با گذشت زمان و پشت‌سر گذاشتن آن، می‌بینیم که زندگی جریان خود را دارد. پس با این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید تا ببینیم چطور در شرایط سخت و بحران زندگی باید کرد

خودتان را غرق مشکلات نکنید

معمولا همه ما وقتی درگیر مشکلات و سختی‌های زندگی می‌شویم، آنها را بزرگتر از چیزی که هستند می‌بینیم. به همین خاطر وقتی با فردی در مورد مشکلات‌مان صحبت می‌کنیم، او به ما می‌گوید «این موضوع مهمی نیست و تو خیلی سخت گرفتی و شرایط همین است و زندگی باید کرد و این موضوع را آنقدر بزرگ نکن» و ما با خودمان فکر می‌کنیم او اصلا مشکل ما را نمی‌فهمد و درکی از شرایط‌‌مان ندارد. اما حقیقت این است که چون تمام فکر‌مان را درگیر آن مشکل کردیم و غرق آن شدیم، نمی‌توانیم اصلا راه‌حل‌های مناسب آن را ببینیم و در نتیجه بیشتر غرق آن می‌شویم. پس حالا که زندگی باید کرد چرا شرایط را برای خودمان سخت‌تر کنیم؟ می‌دانم مشکلات سخت است اما کمی از آن فاصله بگیرید، ذهن‌تان را آزاد کنید و ببینید که راه‌حل‌های خوبی سراغ‌تان می‌آید.

زندگی جریان دارد و زندگی باید کرد

حقیقت این است که زندگی همواره جریان دارد و پستی‌ها و بلندی‌ها هم بخشی از این جریان زندگی هستند. برگردید و به چند سال قبل خود نگاه کنید، مشکلات آن زمان همچنان برایتان بحران است؟ هنوز هم امتحانات نهایی بزرگترین دغدغه زندگی‌تان است؟ البته که نه. شاید امروز پیدا کردن شغل مناسب یا همسر مناسب یا مهاجرت و… دغدغه‌های بزرگ‌تان باشد که تمام ذهن‌تان را درگیر کرده است. اما باید باور کنید که زندگی جریان دارد و زندگی باید کرد. مشکلات امروز هم حل می‌شوند و آرامش به زندگی‌تان برمی‌گردد. وقتی باور داشته باشید که فردا روز تازه‌ای است و اتفاقات خوبی برایتان پیش می‌آید، شرایط هم تغییر می‌کند. پشت بحران‌ها و مشکلات، اعتمادبه‌نفس و زندگی تازه‌ای است.

نقاط قوت و ضعف‌تان را پیدا کنید

یکی از دلایل بحران‌ها و مشکلاتی که در زندگی پیش می‌آید، ترس‌های ما هستند. در کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد به نکته‌های جالبی از ترس‌ها و ضمیرتاخودآگاه ما اشاره می‌کند. او می‌گوید ترس‌های شما معمولا باعث مشکلات شما در زندگی هستند و بزرگترین موانع برای رسیدن به اهداف و خواسته‌هایتان در زندگی‌ هستند. وقتی شما از چیزی می‌ترسید، فرصت‌هایی که در آن زمینه ایجاد می‌شود را نمی‌بینید یا آن را دنبال نمی‌کنید. مثلا اگر شما ترس از اجتماع دارید و از بودن در جمع به خصوص جمع‌های غریبه می‌ترسید، فرصت‌های شغلی یا کاری که ممکن است در همین جمع‌ها از طریق افراد مختلف بگیرید را از دست می‌دهید. پس حالا که نمی‌توان زمان را متوقف کرد و زندگی باید کرد برای اینکه در زندگی دچار بحران و سختی نشویم باید ترس‌هایمان را بشناسیم تا بتوانیم از فرصت‌های مختلف استفاده کنیم.

از دیگران کمک بخواهید

انسان از زمان پیدایش روی کره زمین، تقریبا همیشه به صورت قبیله‌ای زندگی کرده است و با دیگران در ارتباط نزدیک بودن و همدلی کردن تبدیل به یکی از ویژگی‌های ذاتی ما شده است. در گذشته زندگی قبیله‌ای علاوه‌بر اینکه به امنیت افراد کمک می‌کرد، برای آنها این امکان را فراهم می‌کرد تا هر زمان که لازم بود از دیگران کمک بخواهند. امروزه هم کمک گرفتن از دوستان و اطرافیان یکی از روش‌های کنار آمدن با بحران‌ها و سختی‌های زندگی است. حالا که زندگی باید کرد چرا آن را برای خودمان زیباتر نکنیم؟ گاهی فقط صحبت کردن با دیگران می‌تواند احساس آرامش خوبی برایمان ایجاد کند و حتی با هم‌صحبتی با دیگران می‌توانیم راه‌حل‌های خوبی برای حل مشکلات‌مان پیدا کنیم.

مشکلات را مدیریت کنید

یکی از دلایل ایجاد بحران در زندگی، عدم توانایی مدیریت مشکل‌های کوچک است. وقتی شما نتوانید این مشکلات کوچک را حل کنید، در گذر زمان تبدیل به مشکلات بزرگتر و درنهایت بحران می‌شوند. در واقع مهارت مدیریت، یکی از مهارت‌هایی است که همه ما در زندگی باید آن را به خوبی یاد بگیریم. یکی از روش‌های خوب برای یادگیری، مطالعه است. در این رابطه پیشنهاد می‌کنم میکروکتاب‌های مدیریت را در وبسایت یا اپلیکیشن سبکتو بخوانید یا میکرومقاله معرفی کتاب‌های موفقیت را بخوانید. برای اینکه بدون بحران زندگی باید کرد پس باید بتوانیم مشکلات را تا زمانی که کوچک هستند حل کنیم و این کار با برنامه‌ریزی و تفکر عمیق در مورد راه‌حل‌های موجود امکان‌پذیر می‌شود.

شکست‌ها سکوی پرشی برای موفقیت هستند و زندگی باید کرد

همه ما در زندگی دچار سختی‌ها و بحران‌هایی می‌شویم که فکر می‌کنم موفقیت از ما روی برگردانده،‌ اما حقیقت این است که حالا که زندگی باید کرد پس باید نگاه‌مان به شکست را هم تغییر دهیم. تقریبا تمام افراد موفق باور دارند که اگر در زندگی شکست نمی‌خوردند و دچار بحران نمی‌شدند، نمی‌توانستند به موفقیت‌های امروزشان برسند. مهم نوع نگاه شما به شکست است. اگر آن را به خوبی بررسی کنید و نقاط ضعف خود را پیدا کرده و بهبود ببخشید، می‌توانید از شکست به عنوان سکویی برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید. بسیاری از افراد ثروتمند، دوران کودکی فقیرانه و سختی داشتند یا بسیاری از دانشمندان از جمله تسلا، بیشتر از تعداد موفقیت‌هایشان،‌ شکست خوردند اما هرگز ناامید نشدند چون می‌دانستند با هر شکست یک راه جدید یاد می‌گیرند.