برای مشاهده نتایج کلید Enter و برای خروج کلید Esc را بفشارید.

چگونه در پذیرش فقدان موفق‌تر عمل کنیم؟

همه ما تجربه از دست دادن کسی یا چیزی را داریم. تجربه غمی بزرگ که در نتیجه فقدان فردی یا چیزی برایمان ایجاد شده و ما را راحت نمی‌گذارد. در میکرومقاله چطور غم را رها کنیم و با از دست دادن‌ها کنار بیاییم در مورد راهکارهایی برای فرار از ناراحتی صحبت کردیم. اما گاهی مشکل از پذیرش فقدان شروع می‌شود. تا به حال شده به گذشته فکر کنید و با خودتان بگویید چه روزهای خوبی داشتم؟ کاش دوباره آنها تکرار می‌شدند؟ حتی شاید همیشه با این موضوع درگیر هستید. پس باید بدانید که شما در پذیرش فقدان مشکل دارید. با این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید تا با هم راهکارهایی را برای شادتر زندگی‌ کردن و رها کردن و پذیرش فقدان بررسی کنیم:

گام ۱: یاد بگیرید که خاطرات ما را فرید می‌دهند تا متقاعدمان کنند که همه چیز در گذشته عالی بوده، در حالی که واقعا اینطور نیست

مارک منسون، نویسنده کتاب راهنمای خودشناسی و هنر ظریف بی‌خیالی می‌گوید: من در سال ۲۰۰۷ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، یعنی در بدترین بازار کار چهار نسل گذشته. بعد از دانشگاه خیلی تلاش کردم. پولی نداشتم و خیلی از دوستانم از آنجا رفته بودند. من دلم برای دانشگاه تنگ شده بود. وقتی دانشگاه بودم همه چیز آسان بود و من خوش می‌گذراندم. انصافا در این کار ماهر بودم. بعد از مدتی برای ادامه تحصیل به دانشگاه برگشتم. دوستانی داشتم که یک سال از من عقب‌تر بودند. تصمیم گرفتم روزهای شاد گذشته را برگردانم ، پس یک روز را با آنها گذراندم و شب همگی به جشن رفتیم. راستش بر خلاف تصورم همه چیز خیلی بد بود.

بیشتر بخوانید:   تنظیم مجدد ذهن ؛ با این ۸ طرز فکر ذهن خود را از نو بسازید!

متوجه یک نکته شدم: دانشگاه واقعا مزخرف بود. من فقط تمام چیزهای مزخرف در مورد دانشگاه و جشن‌های آن را فراموش کرده بودم و تنها خوبی‌هایش به یادم مانده بود. آن شب واقعا نمی‌توانستم صبر کنم تا به خانه برگردم.

در واقع حقیقت این است که ذهن ما تمایل دارد بهترین ویژگی‌های گذشته را به یاد بیاورد. به همین خاطر وقتی از فیلم مورد علاقه‌مان صحبت می‌کنیم ذهن‌مان قسمت‌های یکنواخت و کسل کننده را حذف کرده و فقط قسمت‌های جذاب فیلم را به خاطر می‌آورد یا وقتی در مورد خاطره‌ای از گذشته صحبت می‌کنیم فقط لحظات شاد آن را تعریف می‌کنیم ولی از اینکه آن روز چقدر آزرده شده بودیم یا چقدر خسته بودیم چیزی به خاطر نمی‌آوریم.

همان تجربه‌ای که بعد از دیدن دوستان سابق‌مان بعد از مدت‌ طولانی داریم. وقتی از آنها جدا می‌شویم از خودمان می‌پرسیم: «من واقعا با این آدم‌ها تمام وقتم را می‌گذراندم؟» احتمالا شما هم چنین تجربه‌ای دارید. خب حقیقت این است که خاطرات ما اصلا صحت و سقم ندارند.

مغز ما همیشه فکر می‌کند چیزی وجود دارد که ما را خوشحال می‌کند و چیزی وجود دارد که تمام مشکلات را حل می‌کند. به همین دلیل هم فکر می‌کنیم که رسیدن به یک هدف در آینده باعث می‌شود شادتر زندگی کنیم. در حالی که در واقعیت این اتفاق نخواهد افتاد. همچنین فکر می‌کنیم باز پس گرفتن چیزی در گذشته ما را خوشحال می‌کند در حالی که کاملا اشتباه می‌کنیم.

اما در هر دو حالت، ذهن ما فقط به دنبال چیزی می‌گردد که آن را از زمان حال حذف کند. خوشحالی در زمان حال وجود دارد و شما این موضوع را به خوبی می‌دانید.

بیشتر بخوانید:   تکنیک پومودورو چیست و چطور در مدیرت کارها از آن استفاده کنیم

چگونه در پذیرش فقدان موفق‌تر عمل کنیم؟

گام ۲: اطرافتان را پر از آدم هایی کنید که دوست‌تان دارند و شما را به خاطر آنچه هستید می‌خواهند

ذهن شما مثل یک صندلی با پایه‌های دوکی شکل است. بعضی پایه‌ها بزرگ‌تر هستند. وقتی چند پایه از بین می‌روند باید آنها را جایگزین کنید.

روابط، پایه‌های صندلی شما هستند. وقتی یک پایه را از دست می‌دهید باید پایه‌های دیگر را بزرگ‌تر کنید تا آن امکان پذیرش فقدان برایتان مهیا شود. در غیر این صورت، صندلی، وزن شما، که همان شادی شماست را تحمل نمی‌کند و زمین می‌خورید. این بدین معناست که باید با افرادی که برای شما اهمیت قائل هستند رابطه برقرار کنید. این افراد و فعالیت‌ها چیزهایی هستند که به ما کمک کرده و در حین اینکه ما فرآیند بازسازی خودمان را آغاز می‌کنیم، نقش جان‌پناه احساسی را ایفا می‌کنند.

احتمالا با خودتان فکر می‌کنید که چقدر این کار غیرممکن است، زیرا وقتی فقدانی را تجربه می‌کنید، آخرین چیزی که لازم دارید این است که برای خوردن نوشیدنی با دوستان‌تان قرار بگذارید. یا به همسرتان زنگ بزنید و اعتراف کنید که شکست خورده‌اید. سخت هست اما غیرممکن نیست. حقیقت این است که باز هم ذهن شما آن را سخت و انجام نشدنی نشان می‌دهد چون ذهن دلش نمی‌خواهد خودش را در دردسر بیندازد. اگر نمی‌توانید حرف بزنید یک پیام صوتی برای دوست‌تان بفرستید ولی دست از کاری که باید انجام دهید نکشید.

توصیه من این است: اگر یک رابطه را از دست داده‌اید، چرا در آنجا متوقف می‌شوید؟ از بحران شخصی کوچک‌تان به عنوان آزمونی استفاده کنید تا ببنید چه کسانی واقعا برای شما ارزش قائلند و چه کسانی فقط برای تزریق آه و ناله دور و برتان هستد. افراد و روابط خوب حمایت بی‌قید و شرط ارائه می‌کنند. دوستان و اعضای خانواده مسموم به دنبال این هستند که درام فقدان شما را قبول کرده و آن را به درام خودشان تبدیل کنند. این موضوع همه چیز را بدتر خواهد کرد.

بیشتر بخوانید:   ۵ کار روتینی که افراد موفق و ثروتمند هر روز صبح انجام می‌دهند