روانشناسی مثبت گرا چیست و چطور از آن در زندگی استفاده کنیم
روانشناسی مثبت گرا یک شاخه جدید در علم روانشناسی است که در سال ۲۰۰۰ به طور رسمی به عنوان یک رشته معرفی و مورد قبول تمام روانشناسان و رئیس وقت انجمن روانشناسی آمریکا قرار گرفت. اگر داستانهای زندگی افراد موفق را دنبال کرده باشید یا ویژگیهای آنها را خوانده باشید، همیشه روی این موضوع تاکید داشتند که باید در زندگی مثبتنگر بود و اجازه ندهیم افکار منفی و انرژیهای مخرب فکر و زندگی ما را درگیر کنند، چرا که آنها مانع از رسیدن ما به موفقیت میشوند و اجازه دیدن فرصتها و موقعیتهای بهتر را از ما میگیرند. اما آیا مثبتنگر بودن با روانشناسی مثبت گرا یک معنی دارد؟ اصلا روانشناسی مثبت گرا چیست که اینقدر روانشناسان جدید روی آن تاکید دارند؟ با این میکرومقاله از سبکتو همراه باشید.
روانشناسی مثبت گرا چیست
برای روانشناسی مثبت گرا چندین تعریف ارائه شده است. گیبل و هیدن، روانشناسی مثبتگرا را اینگونه تعریف میکنند:
«مطالعه و بررسی علمی شرایطی که باعث شکوفایی و بهرهوری انسانها، گروهها و شرکتها میشود.»
سلیگمن، رئیس سابق انجمن روانشناسی آمریکا و همکارانش هم روانشناسی مثبتگرا را اینگونه تعریف میکنند:
«مطالعه و بررسی علمی تجربیات مثبت، ویژگیهای فردی مثبت و هر چیزی است که ایجاد و توسعه این ویژگیها را ساده و امکانپذیر میکند.»
بنابراین روانشناسی مثبتگرا با مثبتنگری کاملا متفاوت است. مثبتنگری بحثی است که از سالها قبل وجود داشته و کتابهای زیادی در مورد آن نوشته شده است، شاید از ابتداییترین کتابها بتوان به کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید از ناپلئون هیل اشاره کرد که حدود ۸۰سال قبل منتشر شده است و تا امروز که کتابهای راز ار راندا برن یا راهنمای خوشحالی از مارک منسون منتشر میشود. اما روانشناسی مثبت گرا عمر کوتاهی در حدود ۲۰سال دارد و همچنان محققان در حال مطالعه روی آن هستند.
از کجا آمده است؟
قبل از جنگ جهانی دوم، روانشناسی در آمریکا به طورکلی ۳هدف داشت:
- درمان بیماریهای روانی
- کمک به مردم برای داشتن یک زندگی خوب
- کشف و پرورش استعدادهای برتر
معمولا هم بیشتر مقالات علمی و تحقیقاتی که در آن زمان صورت میگیرفت روی زندگی مشترک و فرزندآوری تمرکز داشتند. اما بعد از جنگ جهانی دوم که سربازان زیادی با مشکلات روحی بازگشتند، تغییرات زیادی رخ داد، از جمله اهداف روانشناسی در آمریکا به ارزیابی، شناخت و درمان بیماری روانی تغییر کرد و به محققان بسیاری اجازه داد تا تحقیقات گستردهای در مورد موضوعات مختلف انجام دهند که باعث پیشرفتهای زیادی در علم روانشناسی شد. کمکم دانشمندان متوجه شدند که نمیدانند چه چیزی به انسان ویژگیهای مثبتی مثل مهربانی و بخشنده بودن یا خوشحال بودن، میدهد.
مارتین سلیگمن یکی از دانشمندانی بود که روی این موضوع کار میکرد و باور داشت که در عصر جدید باید تمرکز روانشناسی از روی درمان بیماریهای روانی برداشته شده و روی پیشگیری از بیماریهای روانی گذاشته شود. تقریبا در همان زمان به ریاست انجمن روانشناسی آمریکا رسید و فرصت خوبی برای ارائه نظریهاش پیدا شد. از نظر سلیگمن روانشناسی مثبت گرا به دنبال بهبود کیفیت زندگی و پیشگیری از آسیبهای روانی است که در نتیجه یک زندگی روتین و بدون ثمر ایجاد میشود. در روانشناسی مثبتگرا تمرکز روی صفات و ویژگیهای مثبت فرد است تا با استفاده از آنها بتواند یک زندگی با کیفیت برای خود بسازد. البته سلیگمن روانشناسی مثبت گرا را روشی برای تسهیل درمان در زوانشناسی میداند او همچنین در این نظریه مشکلات، رنجها و ناراحتیها را انکار نمیکند اما روی قسمت مثبت تمرکز میکند.
هسته اصلی روانشناسی مثبتگرا روی مفهوم «زندگی در زمان حال» متمرکز است و میگوید که افراد باید فکر کردن به گذشته و دائم نگران آینده بودن را کنار بگذارند و فقط روی زندگی در همین لحظه تمرکز کنند. در نهایت در سال ۲۰۰۰ انجمن روانشناسی آمریکا، یک نسخه کامل از مجله امریکن سایکولوژیست را به روانشناسی مثبتگرا اختصاص داد و رسما آن را به عنوان یکی از رشتههای علمی معرفی کرد. بعدها آن نسخه از مجله به عنوان نسخه هزاره معروف شد.
تاثیر روانشناسی مثبت گرا در زندگی
همانطور که گفتیم روانشناسی مثبت گرا با مثبت نگری متفاوت است، اما دلیل نمیشود که نتوان آن را در زندگی به کار برد. همانطور که مفهوم اصلی روانشناسی مثبتگرا میگوید باید در زمان حال زندگی کرد و همه وابستگیها به گذشته و آینده را رها کرد. البته منظور این نیست که هیچ هدفی و برنامهای برای آینده نداشته باشید و همه چیز را رها کنید، بلکه به این معنی است که برای آنچه که از دست رفته و کاری نمیتوانید انجام دهید غصه نخورید و برای آنچه که هنوز نیامده و مشخص نیست که دقیقا چه چیزی باشد، نگران نباشید. وقتی در زمان حال زندگی کنید، نه تنها از تمام لحظههای زندگی خود لذت میبرید و حسرتی برای آینده باقی نمیگذارید، بلکه میتوانید موقعیتها و فرصتهایی که کیفیت زندگی شما را بالاتر میبرند را هم ببینید و از آنها استفاده کنید.
براساس گفته سلیگمن، باید روی احساسات مثبت خود متمرکز باشید. شاید فکر کنید که این کاری غیرممکن است و فقط برای کسانی خوب است که هیچ دغدغهای ندارند، اما باید بگویم که این یک روش درمان علمی است که دقیقا برای افرادی استفاده میشود که مشکلات زیادی در زندگی دارند. شما باید روی احساسات مثبت تمرکز کنید، چون روی عملکرد بدن و ذهن شما تاثیر زیادی میگذارد. سعی کنید در اجتماعهایی باشید که افراد مثبت در آن حضور دارند و از همصحبت شدن با کسانی که دائم نگرانی و تشویش شما را زیاد میکنند دوری کنید. و در نهایت برای زندگیتان هدف داشته باشید. مثبتگرا بودن و اصلا زندگی کردن معنایی ندارد اگر دقیقا ندانید از زندگی چه چیزهایی میخواهید.
دیدگاه ها
ارسال دیدگاه